loading...
به سوی نور
behrooz بازدید : 203 دوشنبه 12 اسفند 1392 نظرات (5)

عید نوروز برای کودکان از حال و هوایی استثنایی برخوردار بود و اکثر آنان تنها در همین زمان صاحب یک دست لباس نو میشدند و شاید یکی دو اسکناس تا نخورده در روز عید ،عیدی میگرفتند و برای آن هزارتا نقشه میکشیدند. ناگفته نماند که در بیشتر موارد این اسکناسها به جیب والدین میرفت و خرج گوشه ای از اجاره خانه یا یک مورد ضروری دیگری میشد که آنرا به بعد موکول کرده بودند.


زیرا در این روزها هیچ کس از خرج کردن پول کم نمیگذاشت و ضرب المثل "چو فردا شود فکر فردا کنیم" در این مواقع خیلی صدق میکرد! اما تمام اینها چیزی از لذت عیدی کم نمیکرد و بچه هایی هم که میدانستند قرار است عیدی نقد آنها به مصارف دیگر برسد، با این ایده که کمک خرج پدر و مادر خود شده اند به خود دلگرمی میداده و حتی بادی به غبغب میانداختند و احساس بزرگی می کردند.

عید نوروز و  هفت سین 
چیدن سفره هفت سین یکی از مهمترین آداب استقبال سال نو بود که نچیدن آن معادل با نگون بختی در سال جدید به شمار می آمد. پارچه سفره هفت سین معمولا سفید و تمیز بود که هفت نوع خوردنی که با حرف سین آغاز میشد بر روی آن چیده میشد که شامل: سیر، سرکه، سماق، سمنو، سبزی، سنجد و سیب بود و با اشیا و مواد دیگر تکمیل می گشت.


اما آداب چیدن از این قرار بود که ابتدا سفره را در محل مناسبی در بالاترین قسمت اتاق پهن میکردند و یک جلد کتاب مقدس ( با توجه به اینکه عید نوروز عید ایرانیان است و مختص مسلمانان نیست، هر خانواده کتاب مقدس دین خود را بر سفره میگذاشت) در وسط سفره گذاشته، کاسه آب و یک گلاب پاش در دو طرف آن قرار داده، آیینه را در بالا و بشقابی آرد و نان بریده را در دو طرف آب و گلاب قرار داده و چهار گوشه سفره را با چهر شمعدان روشن میکردند که نشانه رحمت، گشاده دستی، روشنایی و خیر و برکت بود.

عید نوروز و خانه تکانی
هر چند که تهیه لباس نو در بعضی از خانواده های بی بضاعت انجام نمی شد ولی رسم خانه تکانی، فقیر و غنی نمی شناخت و برای انجام شدن آن، تمام وسایل خانه باید بیرون ریخته شده و تمام خانه شسته، جارو و گردگیری می شد و بعد تمام اسباب پس از تمیز شدن به داخل برده شده و چیده میشد.

عید نوروز و آداب نشستن بر سر سفره هفت سین
از زمانی که خانواده با بهترین لباسهای خود بر سر سفره گرد هم جمع میشدند، دیگر تمام حواسها متوجه خیر خواهی و خوش اقبالی بود و همه باید با خلق خوش، ابروی گشاده و لبخند بر لب بر سر سفره مینشستند و همه گفتگوها درباره خیر و خوشی و ذکر و دعا برای رفع بیماری، روا شدن حاجت و دفع بلا باشد. خواندن دعای "یا مقلب القلوب و الابصار" نیز بسیار مطلوب بوده است. با تحویل شدن سال و به صدا درآمدن توپ سال نو، همه به دیده بوسی و تبریک سال نو مشغول میشدند، کام خود را شیرین کرده و به شادی می پرداختند.

 تفریحات نوروز تا روز سیزده

روزهای عید به دید و بازدید و شادی و تفریح میگذشت و رسم بر این بود که در این روزها کسی بداخمی و تندی نکند، پول یا مالی قرض نکند، نزد پزشک و دوا فروش هم نرود و خلاصه از هر مورد غم افزا و مکدر کننده دوری کند. البته زیارت اهل قبور و پخش نذری برای رفتگان جزو آدابی بود که هرچند غم افزا، اما موجب شادی روح رفتگان و در نتیجه بسیار پسندیده به شمار میرفت.
دو سه روز اول عید برای دیدار از بزرگترها بود که از منزل پدر و مادر آغاز میشد و منازل دایی و عمه و دیگر بزرگان و دوستان میگذشت. در این دید و بازدیدها عیدیهایی هم رد و بدل میشد و به خصوص عروس و دامادها در اولین عید پس از ازدواج عیدی فراوانی میگرفتند.
گشت و گذار و سفر هم در برنامه های روز چهارم به بعد بود و تفریح و استراحت معمولا تا روز سیزده ادامه داشت و در این روز به اوج خود میرسید.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط neda در تاریخ 1392/12/24 و 0:53 دقیقه ارسال شده است

مطلب جذابی بود
از همینجا عید رو به همه تبریک میگم و آرزو میکنم در سال جدید به آرزوهاتون برسیدشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط behnam در تاریخ 1392/12/18 و 21:00 دقیقه ارسال شده است

مطلب جمع و جور و آموزنده ای بود. ولی خب واقعا از عید هیچی نمونده. خودمونو گول نزنیم! واقعا چیزی نمونده. اگر مقایسش کنیم با شکل اولیش، میشه گفت تقریبا مخروبه ای از اون بنای پرشکوه مونده.

این نظر توسط arash در تاریخ 1392/12/18 و 20:16 دقیقه ارسال شده است

ey nazar ke miravi be sooyash az janebe man begoo ke deleman ab shod bazam eid miado ma nistim khodaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط HAMI در تاریخ 1392/12/18 و 12:23 دقیقه ارسال شده است

واقعایادش به خیر...
الان چقدرباقدیم فرق کرده.اصلا بویی ازعیدهای قدیم نیست وفقط شرمندگی پدران درمقابل خانواده است.
مرسی

این نظر توسط معصومه در تاریخ 1392/12/17 و 0:42 دقیقه ارسال شده است

خوش به حال آنوقتها. بچگی هایم به یاد دارم با اینکه فامیل زیادی نداشتیم در روزهای عید رفت و آمد به منزلمان زیاد بود . یعنی همه همینطور بودند . چون رسم بود با هر کس سلام و علیکی داشتی از همسایه گرفته تا دوست و آشنا و فامیل به خانه های هم می رفتند و واقعا شادمان بودند . ولی الان از چند نفری هم که امکان دیدوبازدید در عید با آنها هست یا به مسافرت می روند یا آنقدر سریع می آیند و می روند که آدم اجباری بودن آمدنشان را حس می کنند . اصلا انگار آدمها دیگر تحمل یکدیگر را ندارند. در حالیکه هر روز بیشتر از دیروز از کم شدن رفت و آمدها اظهار نارضایتی می کنند و به یاد روزهای خوش گذشته حسرت می خورند.من از بچگی تا حالا عید را دوست داشتم . روزهای قبل از عید خیلی شور و حال دارد وقتی همه را در جنب و جوش و حرکت می بینیم . امیدوارم که در این عید ی که در پیش داریم هیچ پدری شرمنده ی خانواده اش نشود .
مطلب بسیار به جا و خوبی بود . متشکرم


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 363
  • کل نظرات : 1138
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 32
  • آی پی امروز : 101
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 484
  • باردید دیروز : 259
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 1,648
  • بازدید ماه : 4,187
  • بازدید سال : 21,093
  • بازدید کلی : 453,854