امّا بايد دانست كه بيشتر مطالبي كه اطراف مارها گفته ميشود، افسانهآميز است و ساخته و پرداخته مردم خيالباف ميباشد. مثلاً ميگويند: اگر ماري را بكُشيم، جفت او انتقام خواهد گرفت و تا كُشنده مار را از پاي در نياورد، آسوده نخواهد شد. در صورتيكه اين عقيده حقيقت ندارد و چنين امري تاكنون اتّفاق نيفتاده است.
همچين شايعه است كه بعضي مارهاي خطرناك، پرندگان را با نيروي جاذبه چشم خود، هيپنوتيزم ميكنند. يعني به خواب مصنوعي وا ميدارند، امّا اين گفته نيز برخلاف واقع است و چنين نيرويي در مارها وجود ندارد. منتهي ممكن است جانوري از ديدن مار وحشت كند و نيروي فرار يا مقاومت از او سلب گردد.
نكته قابل توجّه آن است كه انواع مارها در طبيعت خيلي زياد است، بهطوري كه تاكنون صدها نوع مار از طرف جانورشناسان شناخته شده است. بعضي از اين مارها كه اكثريّت آنها را تشكيل ميدهند، خطري ندارد؛ امّا برخي از انواع مارها فوقالعاده خطرناك هستند.
آنچه از افسانه حيرتانگيزتر است
مار چون پلك ندارد، نميتواند چشمان خود را ببندد. همه مارها ميتوانند طعمههايي را كه چند برابر دهان آنهاست، ببلعند. زيرا سراسر بدن آنها قادر است كه كِش بيايد و پُر حجم شود. مثلاً يك نوع مار به نام «پيتون» در آسياي ميانه وجود دارد كه ميتواند يك گوزن را ببلعد.
زهر مار گاهي بياندازه مهلك و خطرناك است. ازجمله مار «مامبا» كه در آفريقا زياد ديده ميشود، با يك نيش پس از چند ثانيه مرد نيرومندي را از پا در ميآورد.
مارهاي بيضرري كه در باغها و مزارع هستند، دستگاه گوارش شگفتانگيزي دارند و ميتوانند استخوان را نيز هضم كنند. عدسي چشم بيشتر مارها خيلي قوي است و در اثر اشعه ماوراء بنفش خورشيد به مار امكان ميدهد كه نيروي ديد عجيبي داشته باشد.
پوست مار خشك و تميز است و در دُم هيچ ماري نيش زهردار وجود ندارد. در ميان مردم گفته ميشود كه هرگاه مار را بكشند تا موقع غروب آفتاب نميميرد، امّا اين سخن درست نيست؛ زيرا مار به محض كشته شدن، به حياتش خاتمه داده ميشود.
همانطور كه گفتيم، اكثر مارها بيضرر هستند و عدّه كمي از آنها انسان را مورد حمله قرار ميدهند.
مار، شير گاو را نميخورد و برخلاف آنچه شايع است، در اثر موسيقي افسونگران به رقص در نميآيد؛ زيرا اين حيوان گوش ندارد و كَر است.
اگر زندگي حقيقي مار را دقيقاً مطالعه كنيم، خواهيم ديد كه حقايق زندگي اين خزنده از افسانههايي كه دربارهاش ساخته ميشود، خيلي حيرتانگيزتر و جالبتر است. جانوري كه ساختمان آن خيلي ساده و ابتدايي به نظر ميرسد، در واقع موجودي كامل است و حيات پيچيدهاي دارد.
مار يك ريه دارد كه بهوسيله آن تنفّس ميكند. قلب حيوان داراي سه حُفره است. همچنين مار داراي كبد، كيسه صفرا و دو كليه است.
مارها در يك محيط ساكت زندگي ميكنند و چون گوش ندارند، از راه پوست ارتعاشات خاك را حس ميكنند و حسّ لامسه در حقيقت كار شنوايي را براي آنها انجام ميدهد.
زبان مار نيز براي حيوان بهجاي دست بهكار ميرود و مار بهوسيله آن اجسام خارجي را لمس ميكند و ميشناسد. سراسر بدن مار از فلسهايي پوشيده شده است و ستون فقراتش نيز طوري است كه حيوان را براي هر نوع حركتي آماده ميسازد. بعضي از انواع مارها سيصد جفت دنده دارند. مار هنگام خزيدن، دندهها را به طرف جلو مياندازد، با فلسهاي شكم، خود را به زمين ميچسباند و به كمك دندهها، خود را به عقب و سپس به جلو ميراند. حركت لغزنده و نرم مار، در واقع چيزي جز راه رفتن دهها پا كه بهطور جالب توجّهي در داخل بدن همكاري ميكنند، نيست.
هرگاه زمين طوري باشد كه تكيهگاه كافي براي مار به دست نيايد، حيوان سر خود را به جلو مياندازد و آن را محكم به زمين ميچسباند، آنگاه بقيّه بدن را به طرف سر خود ميكشد.
توليد مثل
مارها اعمالي انجام ميدهند كه به آكروباسي شبيهتر است؛ مثلاً مارهاي سياه به همان سرعتي كه روي زمين حركت ميكنند، روي شاخههاي درختان نيز حركت ميكنند.
سهچهارم مارها تخم ميگذارند و بچّههايشان از تخم بيرون ميآيند، امّا يكچهارم آنها تخم در شكمشان پاره ميشود و بچّه در بدن مادر از تخم بيرون ميآيد و تعداد بچّههاي نوع اخير، خيلي زياد است. در آمريكا مارهايي ديده شده كه در يك شكم هفتاد و هشت بچّه زاييدهاند. مارهايي كه تخم ميگذارند، تخم خود را در محلهاي محفوظي رها ميكنند. تعداد اين تخمها گاهي به هفتاد عدد ميرسد.
تخم مار چون نرم است، برخلاف تخممرغ شكننده نيست و از عجايب آنكه پس از خارج شدن از مار، تا يكسوّم بر حجم آن افزده ميشود و آنگاه باز ميگردد.
بعضي تخمها پس از چهار روز، نوعي ديگر از تخمها تا بعد از سه ماه باز ميشوند. در مناطق معتدل، اغلب مارها در آغاز تابستان تخم ميگذارند و تخم آنها چند ماه بعد باز ميشود.
تحقيقات تازه نشان داده است كه يك مار مادّه، ممكن است حتي چند سال پس از يك جفتگيري، تخم بگذارد.
بچّه مار به كمك دندان خود تخم را سوراخ ميكند و از آن خارج ميشود و به محض خروج، قادر است حوائج زندگي خود را از هر حيث برطرف سازد.
در مارهاي زهردار، بچّه مار نيز در همان لحظه تولّد داراي زهر است و بهطور غريزي ميداند كه چگونه آن را بر ضدّ دشمنان خود بهكار برد.
مار در سالهاي اوّل و دوّم بر طولش بهطور سريع افزوده ميشود، امّا بعداً رشد او از لحاظ طول بهكُندي صورت ميگيرد، ولي هيچوقت متوقّف نميشود.
غذاي يكساله
عمر مار بالنسبه زياد است. بعضي مارهاي آبي، بيست سال زندگي كردهاند و عمر مار «بوآ» گاهي به بيست و سه سال ميرسد.
هر مار در حدود شش هفته يكبار پوست خود را مياندازد و پوست ديگري كه تناسب با رشد او باشد، بدنش را ميپوشاند. پوست انداختن مار كه به طرز حيرتآوري صورت ميپذيرد، خيلي تماشايي است و مار با پوست تازه و خوشرنگ خود كه از زير پوست كهنه در ميآيد، با وقار هرچه تمامتر به حركت و زندگي ادامه ميدهد.
از آنجا كه مار نميتواند بهطور مرتّب طعمههايي براي تغذيه خود به دست آورد، طبيعت به او كمك كرده است كه بتواند در يكبار، براي مدّت طولاني غذا در بدن خود ذخيره كند. بدينسان مار ميتواند با بلعيدن يك لقمه بزرگ، حتّي يكسال از غذا خوردن بينياز باشد.
مار شش رديف دندان دارد كه دو تا در فكّ پايين، دو تا در فكّ بالا و دو تا در سقف قرار گرفته است. اين دندانهاي تيز همه بهطرف داخل برگشته و امكان فرار را از حيواني كه اسير مار شده است، سلب مينمايد. استخوانهاي متحرّك سر مار به طرز آزادي به يكديگر چسبيده است، بهطوري كه استخوانهاي فكّ پايين ميتواند از فكّ بالا جدا شود و هر قسمت از فكّ نيز ميتواند بهطور مستقل حركت كند.
به علّت همين استخوانبندي است كه مار به كارهايي كه ظاهراً غير ممكن است، دست ميزند و مثلاً تخممرغي را بدون خُرد كردن يا شكستن، ميبلعد.
يك نوع مار در آمريكا مشاهده شده است كه توانست 30 قورباغه را پشتسرهم ببلعد. براي هضم اين غذاهايي كه جويده نشده، مار در معده خود، شيرهها و اسيدهايي دارد كه همه نوع اغذيه را حل ميكند.
در مارهاي زهردار، يك يا دو جفت دندان مثل قلّاب در دهان وجود دارد كه به كسيههاي زهر كه در گونه قرار دارد، متّصل است.
در موقع گزيدن، مار فشار زيادي روي اين غدّهها يا كيسهها وارد ميآورد و مقداري زهر به بدن قرباني خود وارد ميكند.
چابكي و سرعتي كه مار در نيش زدن و زهر وارد نمودن و به حال عادي برگشتن از خود نشان ميدهد، يكي از نمونههاي عجيب سرعت در جهان حيوانات است؛ زيرا از وقتي مار قصد حمله ميكند تا موقعي كه به حال اوّل بر ميگردد، لحظه بسيار كوتاهي بيش نيست. بايد دانست كه زهر براي خود مار مفيد است، زيرا اين حيوان كه دست و پا ندارد، بهوسيله زهر حيوانات را فلج ميكند و از فرار آنها جلوگيري ميكند. مار در مواقع استثنايي، براي دفاع از خود جانوران يا انسان را مورد حمله قرار ميدهد و اگر از طرف آنها احساس خطر نكند، زهر بهكار نميبرد.
مار زنگي كه خود را روي تختهسنگهاي آفتابي گرم ميكند، هيچچيز را جز آرامش و سكوت دوست ندارد و اصولاً مارها از سكوت و انزوا خوششان ميآيد.
درمان مارگزيدگي
هرگاه خداي نكرده مار شما را گزيد، اين چند دستور ساده را بهكار ببريد:
1. آرام و خونسرد باشيد.
2. ندويد.
3. اغلب گزشها روي پاها و دستها بهعمل ميآيد و شما بايد بالاي زخم را ببنديد، امّا خيال نكنيد كه بايد بستن آن خيلي محكم باشد. بند را بايد هر ده دقيقه يكبار براي چند ثانيه باز كرد.
4. با يك چاقو يا تيغ كه بهوسيله آتش يا موادّ ديگر تميز شده باشد، جاي نيش را چند ميليمتر بشكافيد، آنگاه زخم را بِمَكيد تا خون از آن بهخوبي خارج شود و هر قدر كه ممكن است، زهر بيشتري بيرون بيايد. مواظب باشيد موقع مكيدن، زهر را قوّت ندهيد.
5. سپس هرچه زودتر كه ممكن باشد، به پزشك مراجعه كنيد؛ امّا بهخاطر داشته باشيد كه به هيچوجه نبايد بدويد.
منبع:yaraneamin.ir