loading...
به سوی نور
boss بازدید : 381 سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 نظرات (5)

رنجی که واقعی نیست

وقتی بدون دلیل خاصی به موسیقی غم انگیز گوش می دهید درگیر غم و ناراحتی می شوید و واقعی نیست و می شود گفت که به وسیله یک عامل غیرواقعی و کاملا امن دچار غم شده اید. درنتیجه چندان بدتان نمی آید که کمی احساس غم را تجربه کنید. به همین خاطر گوش دادن به یک موسیقی غم انگیز می تواند در شما باعث ایجاد حس آرامش شود.

موسیقی که نقش مشاور را دارد

تا به حال به این فکر کرده اید که گاه بعد از گوش دادن به یک موسیقی غمگین ناگهان متوجه یک راه حل برای اصلاح و تغییر یک وضعیت غم انگیز شده اید؟ موسیقی غمگین علاوه بر آرام کردن شما، نقش یک مشاور غیرمستقیم را نیز دارد. وقتی تخلیه هیجانی تان را از طریق گوش دادن به موسیقی غمگین انجام داید ذهنتان با تمرکز بیشتری به حل مشکلاتتان خواهدپرداخت.

‌گوش دادن به یک موسیقی غم انگیز

جنس درد موسیقی غمناک متفاوت است

غمی که از طریق گوش دادن به یک موسیقی غم انگیز در ما ایجاد می شود با غمی که به واسطه یک اتفاق بیرونی ما را غمگین و افسرده می کند بسیار متفاوت است. بازهم تحقیقات بر روی افراد مختلف نشان می دهد که جنس این نوع غم شیرین و دل نشین تر از تحمل غم در دنیای واقعی است. بعضی از انواع موسیقی های غمگین نوعی حس نوستالژی را بار دیگر در ما زنده کرده و ما را به یاد اتفاقات گذشته می اندازد. مرور خاطرات نیز نوعی تسکین دردها و مشکلات افراد به حساب می آید که گوش کردن به موسیقی غمگین این مزیت را داراست.

 

مشکلات اجتماعی و موسیقی غمناک

گاه مشکلات اجتماعی و فقدان هایی را در جامعه خود مشاهده می کنیم و جایی را برای ابراز آنها پیدا نمی کنیم. وقتی در یک موسیقی غمناک خواننده آن مشکلات را همراه موسیقی به زبان می آورد از اینکه احساسات ما توسط شخص دیگری به صورت آشکار به زبان موسیقی درآمده است بسیار خوشحال می شویم و این موضوع باعث کاهش فشار ناشی از تحمل مشکلات در ما خواهدشد.

تخلیه هیجانی با موسیقی غمناک

اغلب کسانی که در هنگام ناراحتی به گوش دادن موسیقی غم انگیز پرداخته اند تاکید کرده اند که شنیدن موسیقی غم انگیز باعث تخلیه احساسات درد و رنج حاصله از عامل بیرونی را فراموش کرده و در حالت آرام تری قرار گرفته اند. شنونده در خلال موسیقی غم انگیز خود را به جای خواننده گذاشته و در نتیجه احساس می کند که خود، خواننده مرثیه غمناک زندگی اش است. درنتیجه این حس تصویرسازی باعث تخفیف درد در او می شود.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط معصومه در تاریخ 1394/04/04 و 0:32 دقیقه ارسال شده است

با سلام

وقتی موسیقی می تواند بر روی گیاهان شگرفی تاثیر بگذارد ، وقتی موسیقی می تواند روی آب تاثیر بگذارد پس منطقی است که تاثیر بسیار زیادی هم بر روح و روان انسان داشته باشد .حتی بر میزان انرژی انسان هم تاثیر می گذارد و همه ما تا حدودی شاهد این موارد هستیم . موسیقی یکی از چیزهایی است که بوسیله آن می توانیم به شخصیت شنونده آن پی ببریم . به نظر من نوع موسیقی تا حدود زیادی شخصیت و روحیات شنونده آن را مشخص می کند .
مطلبتان بسیار جذاب و خواندنی و مفید بود .
از شما به خاطر انتخاب بسیار عالیتان سپاسگزارم


این نظر توسط wind در تاریخ 1394/04/01 و 15:40 دقیقه ارسال شده است

باسلام خدمت مدیرمحترم:
البته من منتظرمطلب کاربرآشنا،درمورد تورم بودم،امامطلب جنابعالی نیز بسیارمفید،علمی وخواندنی بود
اطلاعات بسبارخوبی داشت واستفاده کردم.متشکرم

این نظر توسط shadi در تاریخ 1394/03/31 و 14:45 دقیقه ارسال شده است

واقعا ازشمابرای مطلب خوب ومفیدی که ارسال نمودیدتشکرمیکنم.
تشکرواجب دارم ازکاربرگرامی ashena که بخوبی.تمام حالات روحی وروانی یک فرد دراجتماع،درخانواده،ودرونی انسان رابیان نمودند.
براستی نظرایشان،خودیک مطلب آموزشی بود.
استفاده کردم وازهردوکاربرمحترم ممنونم

این نظر توسط آشنا در تاریخ 1394/03/30 و 12:11 دقیقه ارسال شده است

با سلام و تشکر برای ارسال این مطلب ارزشمند
همان گونه که در مطلب شما نیز آمده است ، این نوع موسیقی می تواند آثار مهمی بر روحیات افراد بویژه در شرایط غم و اندوه داشته باشد . در این زمینه چند نکته را می توان بیان داشت :
1 - در درجه اول باید \" غم \" و \" شادی \" را به دقت تعریف و تفسیر کرد یعنی باید دید که غم یا شادی واقعاً به چه حالتهایی در انسان مربوط می شوند ( پیشنهاد می کنم کاربر محترم BEHNAM مطلبی تخصصی در این زمینه داشته باشند ) . به نظرم می رسد بخشی از این موضوع مربوط به ذات و درونیات هر فرد است یعنی ممکن است یک وضعیت که برای یک فرد ، وضعیت اندوهناکی باشد ، برای فرد دیگر چندان اندوهناک نباشد . البته این موضوع نمی تواند بر نتایج مطلب شما اثرگذار باشد زیرا شما این موضوع را برای \" هر فرد \" بیان کرده اید و نه برای \" مقایسه افراد \" و در نتیجه هر فرد با توجه به درونیات خود ، می تواند این وضعیت را تجربه کند . اشکال این موضوع تنها در آنست که موسیقی مخاطب عام دارد و \" یک آهنگ \" معمولاً برای \" یک فرد \" تنظیم نمی شود و در نتیجه ، باید کمی به وضعیت \" مقایسه افراد \" نیز توجه داشت . تفاوتهایی که میان مفاهیمی چون شادی ، وجد ، لذت ، خوشحالی ، خرسندی ، شور و ... وجود دارد بیانگر عمق و گستره معنایی این مفهوم است و در مقابل ، غم نیز چنین گستره ای دارد . در اقتصاد ، تعادل را به دو صورت می توان تعریف کرد . اولین تعریف ، تعریفی است که مفهوم معمول تعادل به معنای برابری را می رساند ( مانند تعادل عرضه و تقاضا به معنای برابری این دو مقدار در بازار ) ولی تعریف دیگری نیز از تعادل وجود دارد که به \" سکون \" بازمی گردد یعنی وقتی یک متغیر در اقتصاد \" میل به تغییر نداشته باشد \" گوییم به وضعیت تعادل رسیده است که ممکن است در آن ، حتی شرایط \" برابری \" نیز وجود نداشته باشد . به نظر می رسد مفهوم غم و شادی بیش از تعریف اول ، به تعریف دوم در اقتصاد بازمی گردد و به عبارت دیگر ، ضرورتی نباشد که تراز فراگیری برای این دو مفهوم ارائه شود بلکه هر فرد می تواند با توجه به روحیات و درونیات خود ، رسیدن به تعادل به معنای سکون را در این زمینه تعریف و تجربه کند . به همین علت ، تصور می کنم موسیقی غمگین بیش از آن که در فرد ایجاد تعادل به معنای برابری احساسات کند ، باعث ایجاد تعادل به معنای سکون در وی خواهد شد .
2 – به نظر می رسد باید تفاوت محسوسی میان \" موسیقی غمگین \" و \" موسیقی آرام \" قائل شد . اگر این دو مفهوم در یک معنا به کار روند ، تحلیل آثار آن بر روحیات فرد می تواند با دشواریهای خاصی مواجه باشد . شاید هر فرد بارها تجربه کرده باشد که احساسی که از یک موسیقی آرام پیدا می کند ، کاملاً با احساس ناشی از یک موسیقی غمگین متفاوت باشد . البته این به معنای برتری هیچیک نسبت به دیگری نیست و ممکن است هر فرد با توجه به روحیات و درونیات خود ، متمایل به موسیقی غمگین یا موسیقی آرام شود ولی همین امر نیز نشان می دهد که از هر فرد به فرد دیگر ، این آثار متفاوت است .
3 – تفاوت دیگر ، مربوط به موسیقی غمگین با خواننده و بدون خواننده است . در چند جای مطلب خود اشاره فرموده بودید که حس فرد با شنیدن جملاتی که خواننده در آهنگ ارائه می کند می تواند تغییر کند که نشان می دهد منظورتان موسیقی با خواننده است در حالی که بخش مهمی از موسیقی های غمگین ، موسیقی بدون کلام است و این موسیقی تاثیر بیشتری می تواند روی فرد بگذارد زیرا از \" بُعد \" رهاست و به موضوع خاصی ( که باید در کلام ذکر شود ) اشاره نمی کند و همانند نقاشی آبستره ، فرد می تواند آزادانه برداشت خود را داشته باشد که به همین علت ، همخوانی موسیقی با روحیات و درونیات فرد بیشتر خواهد بود . البته بیان کلمات و مفاهیم نوستالژیک توسط یک خواننده در موسیقی غمگین می تواند به طور موقت با یادآوری خاطرات خاص ، فرد را تحت تاثیر قرار دهد ولی تاثیر موسیقی بدون کلام تاثیر عمیق تری روی فرد خواهد داشت .
4 – نکته آخر ، مربوط به غم درونی و غم بیرونی است . در بسیاری از موارد ، غم انسان ناشی از شرایط بیرونی است و دارای علل بیرونی می باشد و تا زمانی که علت اصلی بیرونی رفع نشود ، موسیقی غمگین تنها اثر موقت بر فرد دارد . نمونه های فردی این موضوع ، زمانی است که عزیزان یک فرد در بستر بیماری شدید باشند که در این حالت ، تا زمانی که عامل اصلی ( یعنی بیماری ) از بین نرود ، فرد دائماً درگیر غم و اندوه خود است و گوش کردن به موسیقی غمگین یا آرام ، می تواند مرهم موقتی بر روحیاتش باشد . نمونه اجتماعی آن نیز مشاهده غم و رنج و سختی انسانها در شهر ، کشور و دنیای اطراف است که شما نیز به درستی این موضوع را با عنوان \" مشکلات اجتماعی و موسیقی غمناک \" آورده اید . در اینجا نیز اثر موسیقی ، همان اثر موقت است و تا وقتی که زمینه ی غم ( مشکلات اجتماعی ) برطرف نشود ، فرد به آرامش ، خرسندی و شادی واقعی نمی رسد . مشاهده ی کودکان کار در شهر ، کشور و دنیای اطراف ، تصور بیکاری سرپرست یک خانوار ، تفاوت زندگی بهشت و جهنم انسانها در این دنیا و ... همچنین عدم تامین نیازهای متعالی تر انسانها ، درد و رنجی بر انسان تحمیل می کند که رفع آن ، نه با موسیقی بلکه با رفع عامل واقعی و عینی آنها در جامعه امکان پذیر بوده و خرسندی و شادی واقعی را به ارمغان می آورد . مشاهده ی خیل متکدیان در شهر ، جوانان برومندی که هر کدام به جای دوره گردی و فروش گل و سی دی و گردو و بادکنک ، می توانند با داشتن شغل و جایگاه اجتماعی مناسب علاوه بر مفید بودن در جامعه ، از کرامت انسانی لازم در اجتماع بهره مند باشند یا مشاهده ی کودکان و نوجوانانی که به فاصله ی هر پنجاه قدم در مسیر آرامستان شهر برای لقمه ای نان در سرما و گرما به این و آن التماس می کنند یا حتی عدم مشاهده ی فقیرانی که با عزت نفس و پرده داری ، با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و سر در لاک خود و مشکلات فراوان خود دارند و ... جملگی عللی تاثیرگذار برای هر فرد مسوول برای غمگین بودن در این دنیای خاکی است که صرفاً با از بین رفتن علل بیرونی آن ( مانند فقر ، بیکاری و ... در میان انسانها ) ، غم درونی زدوده خواهد شد . البته این امر موضوعی فراگیر و عمومی است و مطلب شما در زمینه کاهش آثار این غم بر انسان به صورت مقطعی صحیح می باشد .
بابت انتخاب و ارائه مطلب خوبتان سپاسگزارم
موفق باشید

این نظر توسط behrooz در تاریخ 1394/03/29 و 2:21 دقیقه ارسال شده است

باسلام
درنگاه اول،باوراین قضیه شایدکمی سخت باشد،اماموسیقی بعنوان یکی ازتاثیرگذارترین عوامل موجوددرجهان،نقش خودرابخوبی ایفامیکند.
شخصا معتقدم موسیقی آرام جان دوباره ای است به روح انسان،واین درحرف نیست وثابت شده که حتی میتواند دررشد وطراوت گیاهان نیز بسیارموثرباشد.
ازشمابرای ارسال این مطلب جالب وآموزنده بسیارممنونم.


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 363
  • کل نظرات : 1138
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 32
  • آی پی امروز : 107
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 560
  • باردید دیروز : 259
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 1,724
  • بازدید ماه : 4,263
  • بازدید سال : 21,169
  • بازدید کلی : 453,930