تاریخچه عکاسی
سالها قبل از اینکه عکاسی اختراع شود اساس کار دوربین عکاسی وجود داشت. یک دانشمند مسلمان به نام ابن هیثم در قرن پنجم هجری / یازدم میلادی وسیله ای را به نام جعبه تاریک در مشاهده کسوف استفاده کرده بود.اتاقک تاریک، عبارت بود از جعبه یا اتاقکی که فقط بر روی یکی از سطوح آن روزنه ای ریز، وجود داشت. عبور نور از این روزنه باعث میشد که تصویری نسبتا واضح اما به صورت وارونه در سطح مقابل آن تشکیل شود.
این وسیله، طی جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت. لئوناردو داوینچی نقاش و نابغه قرن شانزدهم، در یادداشتهای خود خواص اتاقک تاریک را شرح داده است. هم چنین وی آن را کامرا آبسکورا (Camera Obscura) و روزنه ریز آن را نیز پین هول (Pine Hole) نامید.
این وسیله به شدت مورد توجه نقاشان قرار گرفت و تمامی نقاشان بخصوص نقاشان ایتالیایی قرن شانزدهم از آن برای طراحی دقیق منظره ها و ملاحضه دورنمایی صحیح استفاده می کردند، به این ترتیب که کاغذی را بر روی سطح مقابل روزنه قرار می دادند و تصویر شکل گرفته را ترسیم می کردند.
این تصاویر بسیار واقعی و از پرسپکتیو صحیحی برخوردار بود. در حدود سال ۱۵۰۵ میلادی نیز ژرم کاردان (Jerome Cardan) ریاضی دان ایتالیایی یک عدسی محدب بر روزنه اتاقک تاریک نصب کرد، این کار باعث شد تا تصویر وضوح بیشتری پیدا کند.
اما سیاه شدن املاح نقره در اثر تابش نور به وسیله شیمیدان آلمانی ، شولتز(Schulze) وبه طور اتفاقی کشف شد. ماجرا از این قرار بود که روزی وقتی شولتز وارد آزمایشگاه شد، متوجه شد برگ درختی بر روی کاغذی که به نیترات نقره و آهک آغشته بود افتاده، بعد از اینکه برگ را از روی کاغذ برداشت متوجه شد که قسمتی که برگ روی آن بوده مثل سایر بخش های کاغذ سیاه نشده است.
این پدیده باعث آغاز فعالیتهای جدیدی برای شناسایی مواد حساس به نور شد.
و اینکه در سال ۱۸۱۹ سرجان هرشل(Sir John Fedric William Herschel) انگلیسی محلول ثبوت را کشف کرد. ماده ای که هرشل به عنوان ماده ثابت کننده تصویر معرفی کرد هیپوسولفیت دوسود نام داشت. کار مهم دیگری که هرشل انجام داد به کاربردن الفاظ منفی (Negative) و مثبت (Positive) درمورد تصاویر بود.
تا اینکه سرانجام بین سالهای ۱۸۲۲ و ۱۸۲۶ یک مخترع فرانسوی به نام نیسفور نی یپس (Joseph Nicephore Niepce) توانست اولین عکس دنیا را ثبت کند.
وی این عکس را در املاک شخصی خود واقع در دهکده ای به نام سن لودووارن در چند کیلومتری شالن سورسن تهیه کرد.
نی یپس در واقع برای اولین بار مواد حساس را در اتاقک تاریک به کار برد. عکسی که وی تهیه کرد حدود ۸ ساعت بوسیله خورشید نور دیده بود. وی این روش را هلیوگرافی (Heliography) یا ترسیم بوسیله خورشید نامید.
نی یپس در سال ۱۸۲۹ با یک فرانسوی دیگر به نام لویی ژاک مانده داگر (Louis Jacques Mande Daguerre) آشنا شد. اگر نقاش مرفه و صاحب گالری در پاریس بود و ضمنا تجربه های با ارزشی نیز در زمینه عدسیها و جعبه تاریک داشت.
پس از مرگ نی ئپس ، داگر کار وی را ادامه داد و او پس از چند سال روشی را ابداع کرد که آن را (داگرئوتیپ) نامید.
● داگر و نی پپس:
سالها بعد کلمه فتوگرافی که بوسیله سرجان هرشل و از ترکیب دو کلمه یونانی فتوس (Photo) به معنی نور و گرافوس (graphein) به معنای رسم کردن ابداع شده بود جای آن را گرفت.
در آن زمان عکاسی برای مردم سحر و جادو تلقی می شد تا جایی که تصاویر به دست آمده را آینه حافظه دار نامیده بودند.
در سال ۱۸۳۸ شیمیدان انگلیسی به نام ویلیام هنری فوکس تالبوت (William Henry Fox Talbot) با تهیه تصویر نگاتیو در ابعاد کوچکتر ، بزرگسازی تصویر و به دست آوردن تصویر پوزتیو یا مثبت دو مرحله اصلی را در ظهور عکس تکمیل کرد.
قبل از این عکاسان مجبور بودند سطح حساس را به اندازه شی مورد نظر بسازند. ( فرض کنید اگر قرار بود از یک فیل عکس بگیرند چه دوربینی با چه اندازه ای می خواستند!!)
در آن زمان برای گرفتن عکس مدت و هزینه زیادی صرف میشد .لابراتوارها سیار بودند و حمل و نقل شیشه ها (که عکس ها روی آنها ظهور میشد) بسیار سخت بود.
از طرفی سوژه باید در طول زمان گرفته شدن عکس بدون حرکت میماند! که برای سوژه های جاندار مثل انسان از آپولو (وسیله ای برای شکنجه انسان) استفاده میکردند. با اختراع امولسیون تر یا کلودیون این زمان به ۲-۳ ثانیه تقلیل یافت. بعدها با اختراع امولسیون ژلاتین دار یا امولسیون خشک توسط ریچارد مادوکس (Richard Maddox) این زمان به ۱/۲۵ ثانیه کاهش پیدا کرد.
و اما اشخاص زیادی برای ارتقاء عکاسی تلاش کردند که یکی از معروفترین این افراد جرج ایستمن (George Eastman) بود که تلاش کرد تا عکاسی را در اختیار همگان قرار دهد وی هم چنین بنیانگذار موسسه کداک است
اصول عکاسی۱
از عنوان این نوشته بر میآید که مطالبی مناسب برای تازه کارها و یا عکاسان تفننی در بر داشته باشد. اما کسانی که دائما با دوربین و عکاسی سر و کار دارند نیز ممکن است بعضی وقتها با خواندن مطالبی که مدتها است در گذشت ایام از یاد بردهاند چیزی برای یادآوری و یا حتی یاد گرفتن بیابند. کسانی که در هر سال هزاران عکس میگیرند این مطالب بطور تجربی ملکه ذهنشان شده است، ولی خیلیها برای به خاطر آوردن و بکار بردن این موضوعات باید فسفر زیادی بسوزانند!!
بیشتر عکسهایی که ما میگیریم برههای از زندگی ما و اطرافمان را ثبت میکند. برای این که این عکسها دارای روح باشند و به بهترین وجه منظور ما را برسانند نیاز داریم که قوانین اولیهای را رعایت نماییم و ضمنا به دانشی کامل در مورد توانائیها و محدودیتهای دوربینی که با آن کار میکنیم نیاز خواهیم داشت.
همه این مقدمات و بازار گرمیها برای این بود که بگویم در اینجا ایدههایی برای بهبود عکسها عنوان شده که در دوبخش شناخت دوربین و بخش اشاراتی به ترکیب بندی دسته بندی شده است.
● شناخت دوربین
بیشتر دوربینهای دیجیتال با استثنائاتی دارای عملکرد سادهای میباشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها میتواند مفید و حاوی نکات سودمندی باشد. راه بهتر این است که در حین خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربی روی دوربین آزمایش نمایید. از کار کردن با دوربین نترسید، بدترین اتفاقی که ممکن است برای دوربینتان بیفتد این است که باتری آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شوید. دوربینهای دیجیتال برای آموختن عکاسی از راه تجربه واقعا عالی هستند. نه فیلمی مصرف میکنند و نه اینکه برای دیدن نتنیجه مجبور به منتظر ماندن برای چاپ عکس هستید. یادگیری کار کردن با دوربین نیمی از لذت داشتن آن است.
در اینجا بعضی از مطالبی را که باید برای تجربه کردن و مطالعه مد نظر داشته باشید لیست شده است.....
▪ رزولوشن وفشرده سازی
یک دوربین دیجیتال بهترین تصویرش را در بالاترین رزولوشن و کمترین فشرده سازیاش میگیرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهای غیر فشرده زمان زیادی برای ضبط شدن روی حافظه دوربین میبرد و ضمنا فایل بسیار بزرگی تولید میشود که بزودی حافظه دوربین شما را خواهد بلعید. بخاطر همین فرمت JPEG با کمترین فشردگی را برای عکاسیهای روزمره توصیه میکنیم. در این فرمت عکسها زمان کمتری برای ضبط شدن میگیرد و نتیجه نهایی نیز تقریبا با فرمت غیر فشرده قابل تشخیص نیست.
متاسفانه بیشتر دوربین ها دارای حافظه کافی برای عکاسی نیستند و بعداز خرید دوربین حتما باید به فکر یک حافظه بالاتر باشید.
▪ مدهای فلاش و تاثیر پذیری فلاش
بیشتر دوربینهای دیجیتال برای فلاش از تنظیم خودکار استفاده می کنند. اگر نورسنج دوربین تشخیص دهد که نور محیط برای عکاسی کافی نیست دوربین فلاش را روشن میکند. باید بدانید که این گزینه همیشه بهترین انتخاب نیست.
د راینجا مثالهایی برای برد فلاش آورده شده که به شما کمک میکند که بدانید در هر شرایطی چکار کنید:
- در یک اتاق خیلی بزرگ:
بدون این که سوژه ای در برد فلاش واقع شده باشد، دوربین را ثابت کنید و فلاش را خاموش نمایید. اما اگر سوژه از ۳ – ۴ متر به دوربین نزدیکتر بود فلاش میتواند موثر باشد. گزینه دیگر استفاده از فلاش تاخیری Slow Sync است که در این حالت باید دوربین را روی سه پایه ثابت نمایید. در این مد دوربین سوژه را با فلاش روشن میکند و پس زمینه را با باز نگه داشتن بیشتر دیافراگم.
-در فضای باز:
دراین حالت نیز اگر سوژه در برد فلاش قرار ندارد فلاش را خاموش نمایید. استفاده از فلاش دوربین را مجبور میکند که از سرعت های شاتر خاصی (۱/۳۰ -۱/۶۰) استفاده نماید و این سرعت شاتر احتمال زیادی دارد که برای منظره شما مناسب نباشد.
- آتش بازی:
استفاده از فلاش برای عکاسی از منظره آتش بازی بعید به نظر میرسد که اثری در عکس داشته باشد. ولی اینطور نیست! استفاده از فلاش این مزیت را دارد که جلوی پایین آمدن سرعت شاتر بخاطر تاریک بودن محیط گرفته شود و عکس بهتری از آتش بازی ثبت شود!
- پرتره:
گرفتن عکسهای پرتره خوب با استفاده از فلاش سرخود دوربین کار بسیار مشکلی است. حتی با استفاده از سیستم کاهش قرمزی چشم، نور فلاش بسیار تک بعدی و نامطلوب است. بجای استفاده از فلاش سعی کنید عکس را در نور روز یا با نور پردازی در محیط بگیرید. برای اصلاح نور از تراز سفیدی دوربین استفاده کنید و قبل از گرفتن عکس دوربین را ثابت کنید (روی سه پایه یا جای دیگر). هنگامی که نور محیط برای عکس مناسب بود از فلاش اجباری برای روشن کردن سوژه و درخشان کردن آن استفاده کنید.
- عکاسی از درون ماشین یا پنجره:
اگر شیشه باز نباشد نور فلاش به درون دوربین برخواهد گشت. بهتر است آن را خاموش کنید.
▪ مدهای برنامه ریزی شده
اگر دوربین شما دارای مدهای برنامه ریزی شده و یا اولیتهای شاتر و دیافراگم می باشد استفاده صحیح از آنها را یاد بگیرید.
یک مد برنامه ریزی شده استاندارد معمولا کنترل بهتری از حالت اتوماتیک دوربین برای آن شرایط خاص فراهم مینماید. خیلی از دوربین ها دارای انتخاب جبران نوری و تراز سفیدی هستند، ولی در مد اتوماتیک نمیتوان از آنها استفاده نمود.
- اولویت دیافراگم:
اجازه کنترل بر روی عمق میدان را برای عکاس فراهم می کند. (عمق میدان محدوده شارپنس تقریبا مناسب عکس در یک دیافراگم خاص میباشد). هرچه دیافراگم بازتر باشد (عدد F کوچکتر نظیر f۱.۸ یا f۲.۸) عمق میدان باریکتر است. و هر چه دیافراگم بسته تر باشد (عدد f بزرگتر f۸ یا f۱۱) عمق میدان پهنتر است. میتوان از اولویت دیافراگم برای مات کردن پشت زمینه نامناسب عکس استفاده کرد یا از شارپ بودن صحنه از سوژه تا پشت زمینه مطمئن شد.
- اولویت شاتر:
امکان کنترل سرعت شاتر را فراهم میکند. در صحنههای دارای حرکت باید از سرعت بالاتر شاتر برای ثابت کردن سوژه متحرک استفاده نمود.
▪ کنترلهای ویژه
بیشتر دوربینها دارای کنترلها و گزینههای اضافی هستند. مهمترین این کنترلها عبارتند از:
- جبران نوری :
برای اصلاح یا تغییر نورسنجی دوربین استفاده میشود. این گزینه تا حدودی پیچیده به نظر میرسد ولی در واقع اینطور نیست. سیستم نورسنجی دوربین همواره در حال کار است و سازندگان میدانند که این سیستم در شرایط خاص بدرستی عمل نمینماید. مثلا سوژههای سفید و منعکس کننده نور باعث کم نور شدن عکس میشوند. بنابر این میتوان با یک جبران نوری مثبت عکس را اصلاح نمود.
اصول عکاسی۲
- تراز سفیدی:
برای کنترل رنگ سفید در عکس و درنتیجه کیفیت سایر رنگها درنظر گرفته شده است. بیشتر دوربین ها برای نور روز تنظیم شدهاند، بنابر این بعضی نورها باعث خارج شدن تراز رنگ سفید و در نتیجه شیفت سایر رنگها و غیر طبیعی شدن آنها میشود. یک مثال خوب برای این مورد لامپهای فلورسنت هستند که در بیشتر مکانهای تجاری استفاده میشوند و باعث آبی شدن همه چیز میشوند. معمولا تنظیم نور دوربین بر اساس نوع نور محیط به رها کردن دوربین در مد اتوماتیک ترجیح داده میشود.
- نورسنجی:
در بیشتر مواقع نورسنج استاندارد دوربین خوب کار میکند. ولی ممکن است در شرایطی این تنظیم مناسب نباشد. در بیشتر دوربینهای دیجیتال امروزی یک گزینه و یا بیشتر برای نورسنجی وجود دارد. گزینه نورسنجی نقطه ای Spot meter نور را (دیافراگم و شاتر) را بر روی ناحیه کوچکی از کادر تنظیم میکند. در بعضی مدلها میتوان گزینهای را انتخاب نمود که نقطه نور سنجی با نقطه فوکوس روی هم بیفتد. نورسنجی متوسط گیری مرکزی دو ناحیه در کادر را درنظر میگیرد، یک ناحیه دایرهای در مرکز و یک ناحیه در بقیه کادر. معمولا نتیجه به دست آمده از این دو ناحیه به صورتی با هم ترکیب میشود که اهمیت ناحیه وسط از اطراف آن بیشتر باشد.
- زوم اپتیکال و دیجیتال:
اگر دوربین شما فقط زوم دیجیتال دارد و یا یک زوم اپتیکال و یک زوم دیجیتال، د رمورد فرق بین این دو نوع زوم که قبلا در مورد آنها به تفصیل صحبت کردهایم مطالعه کنید. اگر فقط زوم دیجیتال دارید زیاد روی آن حساب نکنید.
● موارد مهم در ترکیب بندی
یک ترکیب بندی خوب با اصول اولیه آن شروع میشود. قرار دادن درست سوژه در کادر حیاتی است و یکسری قوانین ساده می تواند کمک زیادی در این مورد نماید. بسته به این که سوژه یک منظره ، یک شخص یا شئ و یا اینکه کادر افقی یا عمودی است، ترکیب بندی فرق می کند. در بعضی شرایط باید به بعضی از قوانین ترکیب بندی کمتر و در بعضی موارد بیشترتوجه کرد.
هر عکسی باید –علت وجودی – داشته باشد واگر این علت برای گیرنده عکس مشخص نباشد چه انتظاری از بیننده دارید که از عکس چیزی بفهمد؟ بیشتر مردم برای منظورهای خاصی نظیر یادگاری از چیزی داشتن، ثبت یک لحظه تکرار نشدنی، ثبت یک موقعیت استثنایی، شکار یک سوژه زیبا یا جذاب و … عکس میگیرند.
▪ برای اینکه عکس معنی داشته باشد باید اصولی را در آن رعایت کرد:
- افقی و عمودی:
شما دنیا را با زاویه نسبت به افق نمیبینید، بنابر این به غیر از شرایطی که تعمدا این کار را می کنید از آن پرهیز نمایید. افق را در کادرتان تنظیم نمایید. منظره یک ساحل کج که انگار آب دریا در حال ریختن از یک ور عکس میباشد برای بیننده جالب نیست. برای تراز کردن دوربین یک خط افقی مثل خط آب دریا را در نظر گرفته و دوربین را بالا برده و بچرخانید تا خط پایین کادر موازی خط افقی شود، سپس دوربین را بدون اینکه تغییر وضعیت دهید پایین اورید تا خط آب کمتر از۲/۱ و بیشتر از ۳/۱ کادر افقی عکس را اشغال نماید و آسمان بقیه کادر را. یادتان باشد هیچگاه خط افق را در وسط کادر قرار ندهید.
بعضی دوربینها برای سادگی شبکهای افقی عمودی را روی مانیتور نشان می دهند. اگر دوربین شما چنین امکانی دارد استفاده از آن برای بالا بردن دقت و کاهش زمان مناسب است.
- هر چند تکنیکی که بالا شرح داده شده بود برای منظرهای مثل دریا مناسب است، ولی برای منظره یک آبگیر یا بندرگاه مناسب نیست. مثلا ساحل آبگیرها در آنطرف دریاچه قابل دیدن است و تشخیص سطح افقی در آنها مشکل است. در چنین شرایطی دنبال یک خط عمودی بگردید. در کادر عکس نگاه کنید و هر جا که یک خط عمودی یافتید کادر عکس را با آن نقطه تراز نمایید.
عکاسی از سوژههای عمودی مشکل تر است. ایجاد حالت پرسپکتیو توسط لنز دوربین میتواند کاملا گیج کننده باشد. میتوان به اجزاء عمودی در منظره توجه کرد و کادر را در اطراف آنها حرکت داد تا مطمئن شویم لبه عمودی کادر واقعا با خط عمودی موازی است. بخصوص عکاسی از مناظر شهرها مشکل است و برای تصمیم گیری درباره این که کدام خط واقعا عمودی است باید دقت بیشتری به کار برد. با تنظیم کادر بر روی نزدیکترین و بزرگترین ساختمان در کادر به احتمال زیاد بقیه ساختمانهای واقع در دوردست تصویر از تراز خارج خواهند شد. با یک نگاه کلی در تصویر میتوان از این اشتباه پرهیز کرد.
اگر باز هم تصویر کج به نظر میرسد باید زاویه دوربین را تغییر داد و یا حتی موقعیت عکاسی را عوض کرد.
▪ یک نکته:
بعضی مواقع مناظر خیابان از میان خیابان به بهترین وجه گرفته میشود، با گرفتن عکس از امتداد جاده پرسپکتیوی زیبا و طبیعی خواهیم داشت (البته به شرطی که قبل از تمام شدن عکاسی زیر چرخهای یک تریلی روی جاده پهن نشده باشید!!)
▪ از اجزاء شلوغ کننده در کادر پرهیز نمایید
اجزاء شلوغ کننده عکس به چند طریق ایجاد میشوند. این اجزاء ممکن است مردم، حیوانات یا اشیائی باشند که بطور ناخواسته در کادر قرار میگیرند و حتی ممکن است بخشی از سوژه را بپوشانند، عدم تناسب رنگی ایجاد نمایند و یا نامتناسب با سوژه و موضوع عکس باشند. بعضی از این مزاحمتها را براحتی میتوان کنترل نمود و بعضی را نمیتوان کاری کرد:
- توریستهای سرگردان، پیادهها، احشام یا خودروها:
کاری نمی توان کرد. باید صبر کنید (صبور باشید!) تا هر وقت دلشان خواست از کادر مورد نظر شما خارج شوند! میتوان با تغییر موقعیت یا نزدیکتر شدن به سوژه بعضی از اشیاء ساکن را از کادر خارج کرد یا با استفاده از زوم کردن یا بریدن کادر بعد از عکاسی مشکل را حل نمود.
- از اجزاء مزاحمی که خودتان ایجاد کرده اید دوری کنید:
خیلی از دوربین ها می توانند ساعت و تاریخ را روی عکس اضافه نمایند، تا جایی که برایتان لازم نیست از استفاده از آن خودداری نمایید. با اضافه کردن تاریخ و ساعت روی عکس چیزی به عکس شما اضافه نمی شود و حذف کامل آنها بعد از گرفتن عکس کاملا ممکن نیست. بعلاوه اطلاعات عکس در بخش متادیتا EXIF عکس ثبت می شود که نیاز استفاده از تاریخ و زمان بر روی عکس را از بین می برد.
● نقطه فوکوس
▪ نقطه فوکوس عکس بسیار مهم است:
- مطمئن شوید که فوکوس کامل روی سوژه انجام گردیده است:
معمولا باید سوژه مهمترین بخش تصویر بوده و نگاه بیننده به سمت آن کشیده شود، اما نیازی نیست که در مرکز عکس واقع باشد. با استفاده از قفل فوکوس کاری کنید که فوکوس بجای مرکز تصویر روی سوژه انجام شود. –سوژه را در میان کادر قرار دهید، فوکوس را روی سوژه انجام داده و دکمه شاتر را تا نیمه بفشارید، وقتی مستطیل میان مانیتور سبز شد فوکوس انجام شده و تا هنگامی که دکمه را رها نکنید فوکوس در همان وضعیت باقی میماند، اکنون کادر بندی مورد نظر را انجام داده و دکمه را تا آخر بفشارید تا عکس گرفته شود.
- پرتره:
روی چشمها فوکوس کنید، اگر دوربین زوم اپتیکال دارد برای کادر بندی سوژه از آن استفاده نمایید. اگر دوربین اولویت دیافراگم دارد، یک دیافراگم باز انتخاب نمایید تا پس زمینه سوژه مات شود و اگر ندارد ممکن است یک مد مخصوص پرتره داشته باشد. این مد بطور خودکار از یک دیافراگم باز استفاده مینماید. اگر تنها فلاشی که دارید همان فلاش سر خود دوربین است آنرا خاموش کنید و از نور یک پنجره یا نورهای غیر متمرکز محیط استفاده نمایید.
اگر فلاش تنها انتخاب شما برای نور است از قرار دادن سوژه در نزدیکی دیوار یا هر سطح تخت دیگر پرهیز نمایید، زیرا یک سایه خشن در کنار سوژه روی دیوار ایجاد میگردد که زیبا نیست.
هنگام کادر بندی برای امتداد نگاه سوژه جایی در کادر باقی بگذارید و همیشه دوربین را کمی به سمت پایین بگیرید که نواحی زیر بینی و چانه در عکس دیده نشود.
● سخن آخر:
همیشه به یاد داشته باشید، اول فکر کنید، بعد عکس بگیرید.
چند ثانیه فکر کردن در مورد عکسی که می خواهیم بگیریم مهمترین مرحله عکاسی است. خوبی دوربینهای دیجیتال این است که نمایی از عکس نهایی را در مانیتور می توان دید و خیلی راحتتر از دوربینهای معمولی در مورد نتیجه کار نظر داد.
اصول نگهدارى ابزار عکاسى
قبل از مطالعهٔ دقیق دفترچهٔ راهنماى دوربین و آشنایى کافى با طرز عمل آن دست به کار عکاسى نشوید. براى گرفتن بهترین نتیجه باید امکانات هر دستگاه را کاملاً فرا گیرید.
دوربین خود را امانت ندهید. در صورت مشاهدهٔ کوچکترین اختلال در کار یکى از قسمتها آن را بدون دستکارى به متخصص مطمئن بسپارید و خود هیچوقت قسمتهاى مختلف دوربین مخصوصاً عدسى را باز نکنید. از روغنکارى دوربین بپرهیزید. اجزاء دوربین از کوچک تا بزرگ اساس مشترکى دارند و عمل و نتایج هر کدام نیز تقریباً یکسان است؛ اما باید توجه داشت که طرز بکار انداختن همین وسیلههاى مشابه در دوربینهاى مختلف تفاوتهایى دارد و به علت ظرافت و دقت فراوانى که در ساختمان دوربینها بهکار مىرود، کوچکترین بىتوجهى ضایعات سنگینى بهبار خواهد آورد. مخصوصاً در دوربینهاى دقیق و گرانقیمت که ساختمان آنها پیچیدهتر است این احتمال بیشتر وجود دارد.
نگهدارى عدسىها
پوشش ظریف و حساس عدسىها ممکن است به هنگام نظافت آسیب ببیند. براى پاک کردن عدسىها بهتر است از فوتک و برسهاى بسیار نرمى که مخصوص این کار است، استفاده شود. کاغذهاى مخصوص نیز براى پاک کردن عدسىها وجود دارد که بىضررند.
درپوش عدسىها را جز در مواقع لازم بر ندارید. عدسىها را در معرض رطوبت و تابش مستقیم نور خورشید قرار ندهید. آنها را در کمال پاکیزگى نگهدارید؛ زیرا گردوغبار از وضوح تصویر مىکاهد و در نتیجه کنتراست آن را کم مىکند. از پارچهٔ جیر براى پاک کردن عدسىها نباید استفاده کرد، چون ممکن است باعث خراشیدگى عدسى شود. از بکار بردن هرگونه مایعى جداً خوددارى نمایید، حتى مایعاتى که براى این کار ساخته شده باشند. چنانچه گردوغبار به داخل لنز راه یافته باشد، آن را شخصاً پاک نکنید و از یک کارشناس مطمئن بخواهید تا اینکار را انجام دهد.
ظهور لکههاى زرد در داخل لنز خبر از جدا شدن عدسىها مىدهد. این وضع در نتیجهٔ زمین خوردن دوربین یا نرم شدن چسب میان عدسىها پیش مىآید. براى جلوگیرى از این وضع، باید از قرار دادن دوربین در جاى گرم خوددارى کرد و سرانجام اینکه لنزها را باید از نور شدید و بخارهاى زیانآورى که از بیشتر مواد شیمیایى متصاعد مىشود، محافظت نمود.
نگهدارى فیلمهاى رنگی
فیلم خام باید در محل خشک و خنک نگهدارى شود. زیرا حرارت فیلم را خراب مىکند و رنگها را تغییر مىدهد. فیلم را باید دو ساعت قبل از عکسبردارى در حرات عادى محیط قرار داد. پس از عکسبردارى نیز باید در کوتاهترین زمان آن را ظاهر کرد. فیلم عکس گرفته شده سریعتر از فیلم عکسبردارى نشده کیفیت خود را از دست مىدهد.
عکس و فیلمهاى رنگى ظاهر شده نباید زمان زیادى در مقابل تابش نور بمانند. زیرا رنگ خود را رفتهرفته از دست مىدهند. عکسهاى رنگى را در آلبوم و فیلمهاى رنگى را در قوطىهاى در بسته نگهدارى کنید. اسلایدهاى خود را هرگز در یخچال قرار ندهید زیرا رطوبت زیانبخشتر از گرما و خشکى است. حفظ اسلایدها از رطوبت و گرما را باید با انتخاب قالبى شروع کنید که اجازهٔ رسیدن هوا به فیلم را بدهد. البته این قابها گردوغبار را بهخود راه مىدهند. قابهایى هم وجود دارند که نفوذناپذیرند. هنگام استفاده از آنها باید دقت کرد رطوبت هوا زیاد نباشد. اگر در تابستان، در مناطق مرطوب فیلمها را در قاب شیشهاى قرار مىدهید، در اولین نمایش با پروژکتور قطرات آب ظاهر خواهد شد و به این ترتیب فیلمها دچار خرابى خواهند شد. فیلمهاى رنگى را کافى است در پاکتهاى مخصوص، در محیطى خشک و خنک نگهدارى کنید.
نگهدارى فیلترها
در نگهدارى فیلترهاى شیشهاى باید دقت کافى بهعمل آورد. فیلترهاى شیشه رنگی، با نور تغییر رنگ نمىدهند. اما باید احتیاط کرد که خش بر ندارند و شفافیت خود را از دست ندهند. و باید همیشه تمیز و عارى از گردوغبار و اثر انگشت باشند.
فیلترهاى ژلاتینى با وجود تنوع زیاد، چون شکننده هستند و زود خش برمىدارند و اثر انگشت از روى آنها پاک نمىشود و به سهولت گردوخاک مىگیرند، براى استفادهٔ آماتورى مناسب نیستند. در مواردى که مورد استفاده نیستند باید درون جعبه یا محفظهٔ تیره محفوظ از نور نگهدارى شوند.
فیلترها باید طورى روى عدسى سوار شوند که در حد امکان نزدیک به سطح عدسى و در موازات آن باشند. پس از بستن فیلتر، آفتابگیر (سایهبان) را فراموش نکنید، چون در غیراینصورت نتیجهٔ دلخواه بهدست نمىآید.
در هنگام خرید فیلتر دقت کنید تا ساخت کارخانههاى معروف و معتبر باشند. بههرحال مىتوانید آزمایشى را نیز انجام دهید: حلقهٔ فیلتر را میان دو انگشت بگیرید و آن را به راست و چپ، بالا و پایین متمایل کنید و همینطور حرکت دایرهآى بدهید. هیچگونه ناصافى و ناهموارى در سطح آن نباید بهچشم بخورد. یک فیلتر معیوب، ارزش دوربین و عدسى را هم از بین خواهد برد.
انواع دوربین
دوربینهایى که اندازۀ نگاتیو آنها ۱۲٭۹ سانتىمتر یا بزرگتر است
فیلم این دوربینها بهشکل نوار نیست و براى هر عکسبردارى از یک قطعه فیلم بریدهشده استفاده مىشود. به این فیلمها فیلم تخت گفته مىشود. مزیت این دوربینها بزرگى نگاتیو آنهاست که از طرفى روتوشهاى دقیق و خوب را ممکن مىسازد و از طرفى امکان استفاده از آگراندیسمانهاى بسیار بزرگ را با بالاترین کیفیت فراهم مىکند.
در نوع دیگرى از این دوربینها، بخش اصلى (اثرکثیو، فانوس و فیلم) روى یک محور یا ریل یا لوله قرار دارند.
دوربینهایى که اندازۀ نگاتیو آنها ۶٭۶ سانتىمتر است
در این دوربینها از فیلمهایى استفاده مىشود که عرض آنها ۶ سانتىمتر است و همیشه همراه با حفاظى است از نوار کاغذى سیاه که روى قرقره پیچانده شده است. هر حلقه فیلم مىتواند ۱۲ عکس ۶٭۶ سانتىمتر بگیرد.
این نوع فیلم را ”فیلم ۱۲۰“ مىگویند. یک نوع دیگر آن که طولش بیشتر و به اندازۀ ۲۴ عکس است ”فیلم ۲۲۰“ گفته مىشود. علاوه بر این، دوربینهاى دیگرى نیز وجود دارد که آنها هم از فیلم ۱۲۰ استفاده مىکنند ولى ابعاد و تعداد تصاویر آنها متفاوت است. در این فیلمها همیشه عرض فیلمها ۶ سانتىمتر است. امتیاز این گروه نیز بزرگى اندازۀ نگاتیو آنهاست که امکان آگراندیسمانهاى بزرگتر را با کفیفت بهتر فراهم مىآورد.
دوربینهاى ۳۵ میلىمترى
در تمام دوربینهاى این گروه از فیلمهایى که در ابتدا براى فیلمبردارى ساخته مىشده استفاده مىشود. این فیلمها که در دو کنار آنها سوراخهاى منظمى وجود دارد، ۳۵ میلىمترى عرض دارند و عکسى که روى آنها گرفته مىشود معمولاً به ابعاد ۳۶٭۲۴ میلىمتر است.
نگاتیو این دوربینها روى فیلمى با عرض ۳۵ میلىمتر تهیه مىشود و ابعاد تصویر آنها ۲۴٭۱۸ یا ۳۶٭۲۴ میلىمتر است و در داخل کاستهایى است که در واقع یک ”ماسورۀ“ فلزى است و با عدد ۱۳۵ از آنها نام مىبرند. وقتى فیلم از کاست خارج شد هیچگونه حفاظى در مقابل نور ندارد. از اینرو در پایان عکسبردارى باید آن را دوباره به داخل کاست برگرداند و سپس در دوربین را باز کرد.
فیلمهاى ۳۵ میلىمترى در سه اندازۀ ۱۲، ۲۴ و ۳۶ عکسى بفروش مىرسند. دوربینهاى ۳۵ میلىمترى بهعلت کوچکى حجم و سبکى وزن براى عکسبردارى سریع و زیاد مناسبترند. این دستگاهها چنان گسترشى در دنیا پیدا کردهاند که نسبت به انواع قبلى بسیار متنوعترند و هر سال تعداد زیادى نیز به سازندگان آنها افزوده مىشود.
دوربینهاى رفلکسى یا انعکاسى
در بعضى دوربینها براى دیدن موضوع و یافتن کادر مناسب از یک پنجرۀ ساده استفاده مىشود که در آن چشم مستقیماً موضوع را مىبیند. در بعضى دوربینهاى دیگر در پشت عدسی، آیینهاى وجود دارد که تصویر پس از برخورد با آن منعکس مىشود و بر روى یک شیشهٔ مات مىافتد. به این دوربینها رفلکس یا انعکاسى مىگویند که بر دو نوع هستند:
رفلکس با دو عدسى
در این دوربینها بدنه از دو اتاقک کاملاً مجزا تشکیل یافته که هر یک داراى عدسى جدا ولى مشابهى است؛ یکى براى انعکاس تصویر بر روى شیشهٔ مات و دیگرى براى گرفتن عکس
رفلکس تک عدسى
در این نوع دوربین هر دو