loading...
به سوی نور
hawking بازدید : 375 شنبه 09 شهریور 1392 نظرات (4)

نظریه نمایشی می گوید زندگی اجتماعی شما ، یک رشته اجرای نقش های نمایشی همانند ایفای نقش در صحنه نمایش است . و شما در اجرای این نقش ها ناچارید جنبه ای از خود را نمایش دهید که دیگران از شما انتظار دارند و مورد پذیرش دیگران است .
برای فهم نظریه نمایشی در سه مفهوم اساسی باید دقت نمود :
جلوی صحنه ؛ پشت صحنه و خارج از صحنه .



«جلوی صحنه» همیشه از پیش دقیقا توسط جامعه تعریف شده است . در«جلوی صحنه»افراد باید دقیقا اجرای نمایشی را که از پیش آموخته و تمرین نموده اند اجرا کنند . «خود» در «جلوی صحنه» بشدت تحت تاثیر انتظارات دیگران است و سعی می کند نقشی را که از او انتظار دارند بدرستی ایفا کند. انسانها در «جلوی صحنه» دوست دارند به بهترین نحو نقش خود را اجرا نمایند و برای اینکار در پشت صحنه مدتها تمرین می کنند . ضمنا مسائل «پشت صحنه» نباید در«جلوی صحنه»آشکار شود مثلا اساتید در سر کلاس دوست ندارند دانشجو بفهمد او برای کلاس امروز به جزوه درسی زمان تحصیل خود و تحقیقاتی که دانشجویان قبلی برایش مفت جان کنده اند مراجعه کرده است . استاد سعی می کند در«جلوی صحنه تدریس» اینطور نشان دهد که همه دروس را مادرزاد می داند ! «جلوی صحنه» و ایفای نقش در آن بشدت توسط انسانها نظارت ؛ کنترل و ارزیابی می شود . دو مفهوم متمایز از نظر گافمن در قالب مفهوم جلوی صحنه (محیط و نمای شخصی )

الف) محیط : صحنه فیزیکی که معمولا باید آماده باشد تا کنشگران اجرا نقش کنند .

ب) نمای شخصی : به آن تجهیزات نمایشی اطلاق می شود که حضار آنها را از آن اجرا کنندگان می دانند و انتظار دارند که این تجهیزات را در صحنه با خود حمل کنند ( قیافه و منش ).

1_ قیافه" چیزهایی که منزلت اجتماعی کنشگر را نشان می دهد .

2_ منش" چه نوع نقشی را باید از کنشگر در موقعیت معین انتظار داشت .

در نمایش جلوی صحنه کنشگران اغلب می کوشند این برداشت را به حضارشان القا کنند که به آنها بسیار بیشتر از آنچه که واقعاً هستند نزدیکند . به استدلال گافمن حتی اگر دروغ آنها آشکار هم شود ، خود حضار ممکن است چنان خودشان را با این دروغ تطبیق دهند که تصویر آرمانی شان از بازیگر مخدوش نگردد .

گافمن می گوید کنشگران امیدوارند که نمایش آنها حضارشان را وادار کند تا داوطلبانه به دلخواه آنها عمل کنند . گافمن این علاقه اصلی را به عنوان < مدیریت تاثیر گذاری > مطرح کرد .< مدیریت تاثیر گذاری > کوششی است که بازیگر نشان می دهد تا این فکر را به حضار انتقال دهد که در اجرای نقش او و نیز رابطه اش با حضار ، چیز بی همتایی وجود دارد . از سوی دیگر ، خود حضار نیز می خواهند احساس کنند که اجرای بی مانندی را می بینند .

 او در مقابل این صحنه که عرصه آشکار شوندگی فرد است از یک پشت صحنه نیز سخن می‌گوید که فرد دائماً در تلاش است تا این پشت صحنه بر کسی آشکار نشود  . «پشت صحنه» به صورت مستقیم و حساب شده تعریف نشده است .«خود» در «پشت صحنه» راحت تر است و از قید و بند های «جلوی صحنه» آزاد است . تمرین ها در «پشت صحنه» باید انجام شود تا برای اجرا در «جلوی صحنه» آمادگی لازم بدست آید . آنانی که تمرین لازم را در «پشت صحنه» انجام نمی دهند معمولا در «جلوی صحنه» دچار شرمندگی خواهند شد . «پشت صحنه» پر است از آلودگی ها و ناپاکی ها و گندزنی ها یی که نباید در «جلوی صحنه» آشکار شوند . 
«خارج از صحنه» نیز جایی است که متناسب با هر نمایشی نه جلو و نه پشت صحنه باشد .و آن زمانی است که از پنجره اتاقت بچه هایی را که در کوچه بازی می کنند تماشا می کنی.
در هرکنش اجتماعی (social action) ما با یک صحنه نمایش روبرو هستیم و اگر ما وارد صحنه شدیم نقشی (Role) را که از پیش تعیین و تعریف شده بر عهده می گیریم .
«نما یش وبلاگ نویسی» را اگر بخواهیم بعنوان شاهد ذکر کنیم ؛ « جلوی صحنه » همین صفحه ای است که مشاهده می کنید و« پشت صحنه» تفکرات ، تامل ها ،غذا خوردن ها ، قرار ملاقاتها ، تلفن ها ، نامه ها و متن هایی است که ساعتها نوشته شده ، انتشار یافته یا ویرایش شده اند . و «خارج از صحنه» وقتی است که مشغول تماشای بازی برزیل و انگلستان هستیم .

منبع:http://kahkeshaneh-majid.persianblog.ir

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط amir در تاریخ 1392/06/23 و 19:13 دقیقه ارسال شده است

ازمطلب خوبتان استفاده کردم
متشکرم

این نظر توسط behnam در تاریخ 1392/06/13 و 11:47 دقیقه ارسال شده است

با تشکر از همه دوستان...
با تشکر از کاربر آشنا به خاطر تذکرات به جای ایشان. اما باید عرض کنم که گافمن، جامعه شناس آمریکایی و زاده کانادا است. اما گفته شما در مورد اشتباه تایپی، کاملا صحیح است.ممنون....

این نظر توسط آشنا در تاریخ 1392/06/11 و 23:47 دقیقه ارسال شده است

با سلام
ممنون از زحمتی که برای انتخاب و ارائه این متن کشیدید
مطلب خوب و جالبی بود که هر کس می تواند بر اساس این نظریه ، رفتارهای خود در جامعه را شناسایی و طبقه بندی کند
ضمناً فکر می کنم عنوان نظریه به صورت DRAMATURGICAL و ملیت ایشان کانادایی صحیح باشد
از حسن انتخابتان برای ارائه این مطلب مجدداً سپاسگزارم

این نظر توسط behrooz در تاریخ 1392/06/11 و 14:00 دقیقه ارسال شده است

استدلال خوب و قابل توجهی بود.
مطلبی مفیدبود.
امیدوارم موفق باشید.


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 363
  • کل نظرات : 1138
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 32
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 118
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 663
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 4,386
  • بازدید سال : 21,292
  • بازدید کلی : 454,053