loading...
به سوی نور
hami بازدید : 789 سه شنبه 10 تیر 1393 نظرات (7)

او در قریه كدكن یا شادیاخ كه در ان زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد . از دوران كودكی او اطلاعی در دست نیست جز اینكه پدرش در شهر شادیاخ به شغل عطاری كه همان دارو فروشی بود مشغول بوده كه بسیار هم در این كار ماهر بود و بعد از وفات پدر فریدالدین كار پدر را ادامه می دهد و به شغل عطاری مشغول می شود . او در این هنگام نیز طبابت می كرده و اطلاعی در دست نمی باشد كه نزد چه كسی طبابت را فرا گرفته ، او به شغل عطاری و طبابت مشغول بوده تا زمانی كه آن انقلاب روحی در وی به وجود آمد و در این مورد داستان های مختلفی بیان شده كه معروف ترین آن این است كه روزی عطار در دكان خود مشغول به معامله بود كه درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله چیزی برای خدا بدهید از عطار كمك خواست ولی او به درویش چیزی نداد . درویش به او گفت : ای خواجه تو چگونه می خواهی از دنیا بروی ؟ عطار گفت : همانگونه كه تو از دنیا می روی . درویش گفت :تو مانند من می توانی بمیری ؟ عطار گفت : بله ، درویش كاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن كلمه الله از دنیا برفت . عطار چون این را دید شدیدا" متغیر شد و از دكان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد . او بعد از مشاهده حال درویش دست از كسب و كار كشید و به خدمت شیخ الشیوخ عارف ركن الدین اكاف رفت كه در آن زمان عارف معروفی بود و به دست او توبه كرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت این عارف بود . عطار سپس قسمتی از عمر خود را به رسم سالكان طریقت در سفر گذراند و از مكه تا ماورالنهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت كرد و در همین سفرها بود كه به خدمت مجدالدین بغدادی رسید . گفته شده در هنگامی كه شیخ به سن پیری رسیده بود بهاءالدین محمد پدر جلال الدین بلخی با پسر خود به عراق سفر می كرد كه در مسیر خود به نیشابور رسید و توانست به زیارت شیخ عطار برود ، شیخ نسخه ای از اسرار نامه خود را به جلال الدین كه در آن زمان كودكی خردسال بود داد . عطار مردی پر كار و فعال بوده چه در آن زمان كه به شغل عطاری و طبابت اشتغال داشته و چه در دوران پیری خود كه به گوشه گیری از خلق زمانه پرداخته و به سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خود مشغول بوده است . در مورد وفات او نیز گفته های مختلفی بیان شده و برخی از تاریخ نویسان سال وفات او را ۶۲۷ هجری .ق ،دانسته اند و برخی دیگر سال وفات او را ۶۳۲ و ۶۱۶ دانسته اند ولی بنابر تحقیقاتی كه انجام گرفته بیشتر محققان سال وفات او را ۶۲۷ هجری .ق دانسته اند و در مورد چگونگی مرگ او نیز گفته شده كه او در هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور توسط یك سرباز مغول به شهادت رسیده كه شیخ بهاءالدین در كتاب معروف خود كشكول این واقعه را چنین تعریف می كند كه وقتی لشكر تاتار به نیشابور رسید اهالی نیشابور را قتل عام كردند و ضربت شمشیری توسط یكی از مغولان بر دوش شیخ خورد كه شیخ با همان ضربت از دنیا رفت و نقل كرده اند كه چون خون از زخمش جاری شد شیخ بزرگ دانست كه مرگش نزدیك است . با خون خود بر دیوار این رباعی را نوشت :

در كوی تو رسم سرفرازی این است                    مستان تو را كمینه بازی این است

با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت شاید                كه تو را بنده نوازی این است

مقبره شیخ عطار در نزدیكی شهر نیشابور قرار دارد و چون در عهد تیموریان مقبره او خراب شده بود به فرمان امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا مرمت و تعمیر شد .

 

ویژگی های آثار

عطار شاعری است که شیفته عرفان و تصوف است. کلام عطار ساده گیر است. او با سوز و گداز سخن می گوید و اگر چه در فن شاعری به پای استادانی چون سنایی نمی رسد ولی سادگی گفتار او وقتی با دل سوختگی همراه می شود بسیار تأثیرگذار است.

عطار در مثنوی "منطق الطیر" با بیان رموز عرفان، سالک این راه را قدم به قدم تا مقصود می برد.

عطار در سرودن غزل های عرفانی نیز بسیار توانا است و اندیشه ژرف او به بهترین شکل در این اشعار نمود یافته است.

عطار برای بیان مقصود خود از همه چیز از جمله تمثیلات و حکایت هایی که حیوانات قهرمان آن هستند بهره جسته است و امروزه می توان مثنوی "منطق الطیر" را یکی از مهمترین فابل ها در ادب فارسی دانست.

بدون شک عطار سرمایه های عرفانی شعر فارسی را - که سنایی آغازگر آن است- به کمال رساند و به راستی می توان گفت که عطار راه را برای کسانی چون مولوی باز کرده است.

عطار از معدود شاعرانی است که در طول زندگی خود هرگز زبان به مدح کسی نگشود و هیچ شعری از او که در آن امیر پادشاهی را ستوده باشد یافت نمی شود.

 آثار

 1- دیوان اشعار:

مجموعه قصاید و غزلیات عطار، که بیشتر آنها عرفانی و دارای مضمونهای بلند صوفیانه است به نام "دیوان عطار" چند بار چاپ شده است.

از میان مثنویهایی که بی گمان از اوست می توان به این آثار اشاره کرد:

 2- منطق الطیر

این مثنوی، که حدود 4600 بیت دارد مهم ترین و برجسته ترین مثنوی عطار و یکی از مشهورترین مثنویهای تمثیلی فارسی است.

این کتاب که در واقع می توان آن را "حماسه ای عرفانی" نامید، عبارت است از داستان گروهی از مرغان که برای جستن و یافتن سیمرغ – که پادشاه آنهاست- به راهنمایی هدهد به راه می افتند و در راه از هفت مرحله سهمگین می گذرند.

در هر مرحله گروهی از مرغان از راه باز می مانند و به بهانه هایی یا پس می کشند تا این که، پس از عبور از این مراحل هفتگانه که بی شباهت به هفت خان در داستان "رستم" نیست، سرانجام از این گروه انبوه مرغان که در جستجوی "سیمرغ" بودند تنها "سی مرغ" باقی می مانند و چون به خود می نگرند در می یابند که آنچه بیرون از خود می جسته اند- سیمرغ- اینک در وجود خود آنهاست.

منظور عطار از مرغان، سالکان راه و از "سی مرغ" مردان خدا جویی است که پس از عبور از مراحل هفت گانه سلوک – یعنی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا- سرانجام حقیقت را در وجود خویش کشف می کنند.

3- الهی نامه

این منظورمه در واقع مجموعه ای است از قصه های گوناگون کوتاه و مبتنی بر گفت و شنود پدری با پسران جوان خود که بیهود در جستجوی چیزهایی برآمده اند که حقیقت آن با آنچه عامه مردم از آن می فهمند تفاوت دارد.

 4- مصیبت نامه

از دیگر منظومه های مهم عطار مصیبت نامه است که در بیان مصیبت ها و گرفتاری های روحانی سالک و مشتمل است بر حکایت های فرعی بسیار که هر کدام از آنها جذاب و خواندنی است.

در این منظومه شیخ نیشابور خواننده را توجه می دهد که فریفته ظاهر نشود و از ورای لفظ و ظواهر امر، به حقیقت و معنی اشیا پی ببرد.

5- مختار نامه

عطار یکی از شاعرانی است که به سرودن رباعیات استوار و عمیق عارفانه و متفکرانه مشهور بوده است.

رباعیات وی گاهی با رباعیات خیام، او بسیار نزدیک شده و همین امر سبب گردیده است که بسیاری از آنها را بعدها به خیام نسبت دهند و در مجموعه ترانه های وی به ثبت برسانند.

همین آمیزش و نزدیکی فکر و اندیشه، کار تمیز و تفکیک ترانه های این دو شاعر بزرگ نیشابوری را دشوار کرده است.

 6- تذکرة الاولیا

عطار از آغاز جوانی به سرگذشت عارفان و مقامات اولیای تصوف دلبستگی زیادی داشته است.

همین علاقه سبب شده است که او سرگذشت و حکایات مربوط به نودو هفت تن از اولیا و مشایخ تصوف را در کتابی به نام تذکرة الاولیا گردآوری کند.

بیش از او در کتاب کشف المحجوب هجویری و طبقات الصوفیه عبدالرحمان سُلَمی نیز چنین کاری صورت گرفته است. اگر چه این دو کتاب به علت قدیمی تر بودن همیت دارند ولی تذکرة الاولیای عطار، نزد فارسی زبانان شهرت بیشتری پیدا کرده است. این کتاب در سالهای آخر سده ششم یا سالهای آغاز سده هفتم هجری تألیف شده است.

 نمونه آثار

 نمونه ای از شعر عطار

 دریغا

نـدارد  درد  مـا درمـان دریـغـا                           بماندم بی سرو سامان دریغا

در این حیرت فلک ها نیز دیری است                 کـه میـگردند سـرگـردان دریغا

رهی بس دور میبینم در این ره                        نـه سـر پیـدا و نـه پایان دریغا

چو نه جانان بخواهد ماند و نه جان                    ز جـان دردا و از جـانـان دریغا

پس از وصلی که همچون یاد بگذشت                در آمـد ایـن غم هجران دریغا

 

          *****         

 نمونه ای از نثر عطار از "تذکرة الاولیاء"

 حکایتی از ذوالنون مصری

نقل است که جوانی بود و پیوسته بر صوفیان انکار کردی.

یک روز شیخ انگشتری خود به وی داد و گفت: "پیش فلان نانوا رو و به یک دینار گرو کن". انگشتری از شیخ بستد و ببرد. به گرو نستدند. باز خدمت شیخ آمد و گفت: "به یک درم بیش نمی گیرند". شیخ گفت: "پیش فلان جوهری بر تا قیمت کند." ببرد. دو هزار دینار قیمت کردند. باز آورد و با شیخ گفت. شیخ گفت: "علم تو با حال صوفیان، چون علم نانواست بدین انگشتری". جوان توبه کرد و از سر آن انکار برخاست.

 حکایتی از بایزید بسطامی

نقل است که شیخ را همسایه ای گبر بود و کودکی شیرخواره داشت و همه شب از تاریکی می گریست، که چراغ نداشت.شیخ هر شب چراغ برداشتی و به خانه ایشان بردی، تا کودک خاموش گشتی. چون گبر از سفر باز آمد، مادر طفل حکایت شیخ باز گفت. گبر گفت: "چون روشنایی شیخ آمد، دریغ بُوَد که به سر تاریکی خود باز رویم". حالی بیامد و مسلمان شد.

http://shur-angiz.blogfa.com/

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط Boss در تاریخ 1393/04/16 و 13:25 دقیقه ارسال شده است

با تشکر از کاربر محترم hami که این مطلب مفید را برای سایت ارسال نمودند.
بنده به مرتب بودن مطلب اهمیت زیادی می دهم و هر قدر مطلب مرتب باشد محتوای آن قابل درک تر است.
و این مطلب کاملا مرتب و همه فهم بود.


این نظر توسط HAMI در تاریخ 1393/04/14 و 20:08 دقیقه ارسال شده است

کاربرگرامی وارجمند behnam:
ازشمابرای این مطلب بسیارجالب وآموزشی متشکرم.
امیدوارم بخشهای بعدی این مطلب رانیز هرچه زودترآماده وارسال نمایید.
ازشمابرای ترجمه ای عالی وروان وگویا،متشکرم

این نظر توسط mahsa در تاریخ 1393/04/14 و 12:31 دقیقه ارسال شده است

مطلب بسیارخوب ،جامع،وکاملی اززندگی شیخ عطار ارائه نمودید.
مثل جناب عطار،درکشورماکم نبوده اند.اما شناخت هرچه بیشتراین بزرگان،لذتی تمام نشدنی است.
ازشماتشکردارم

این نظر توسط behrooz در تاریخ 1393/04/11 و 21:27 دقیقه ارسال شده است

باسلام
ازکاربرمحترم hami بسیارسپاسگزارم که زندگی این مردبزرگ ووارسته را بخوبی وشایستگی تمام توضیح دادند.
شرح زندگی این بزرگ وبزرگانی مثل ایشان،ماراباتاریخ پرعظمت این سرزمین کهن آشنامینماید.
ازانتخاب بسیارخوب و مطلب بسیارکامل وعالی شما ممنونم
موفق باشید

این نظر توسط behnam در تاریخ 1393/04/10 و 17:42 دقیقه ارسال شده است

کاربر فهیم Hami:
مطلب واقعا عالی و سطح بالایی بود. بسیار فراگیر و مرزبندی شده بود. استفاده زیادی بردم. به شما به خاطر ارسال این مطلب تبریک می گویم. فکر می کنم که اولین مطلبی باشد که برای سایت ارسال می کنید. ممنون...

درباره داستان آن درویش که با گفتن کلمه الله می میرد نقل قولهای زیادی وجود دارد که هر کدام یک چیز متفاوت می گویند. برخی از مورخین مانند استاد غلامی، در رد این داستان هم شواهدی دارند. البته می توانیم فقط از آن درس بگیریم و به جزئیات نپردازیم.
بازهم ممنون...

این نظر توسط amir در تاریخ 1393/04/10 و 11:51 دقیقه ارسال شده است

کاربرمحترم جناب hami
مطلبی که ارسال نمودید،بسیارزیباوجامع بود.بااین شحصیت بزرگ اسلامی-ایرانی بخوبی آشناشدیم.
حسن مطلب خوب شما،توضیحات وشرح کامل زندگی ایشان است که کاملا\" ساده وروان بیان شده است.
ازشمامتشکرم

این نظر توسط معصومه در تاریخ 1393/04/10 و 9:09 دقیقه ارسال شده است


کاربر ارجمند ،جناب hami

مطلب شایسته ای را انتخاب نموده اید که توانسته است بسیار روان ، ساده و گیرا این شخصیت بزرگ را به طور جامع معرفی کند . اشعار شیخ عطار نیشابوری را بارها خوانده ام و لذت برده ام . داستانی که مربوط به انقلاب روحی ایشان است واقعا تکان دهنده است . باید درسی شود برای همه ما .


از شما بابت انتخاب شایسته و ارسال این مطلب پربار سپاسگزارم . بسیار بهره بردم .


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 363
  • کل نظرات : 1138
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 32
  • آی پی امروز : 78
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 266
  • باردید دیروز : 259
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 1,430
  • بازدید ماه : 3,969
  • بازدید سال : 20,875
  • بازدید کلی : 453,636