loading...
به سوی نور
masoomeh بازدید : 315 سه شنبه 01 اردیبهشت 1394 نظرات (6)

اگر شما هم جز کسانی باشید که دائماً آنلاین (برخط) هستید و ساعت ها را صرف مرور صفحات وب و شبکه های اجتماعی مجازی می کنید، احتمالاً متوجه شده اید که دیگر مطالعه عمیقی که قبلاً به صورت طبیعی به سراغتان می آید، الان به یک چالش بدل شده است؛ تمرکز خود را به راحتی از دست می دهید و قبل از اتمام سه تا چهار صفحه بی قرار می شوید و از کاهش قدرت حافظه هم رنج می برید. طی پنج سده گذشته، از زمانی که انقلاب چاپ گوتنبرگ، کتابخوانی را به کاری محبوب تبدیل کرد، ذهن خطی و ادبی در مرکز هنر، علم و جامعه قرار گرفت. چنین ذهن آرام ، متمرکز ناپریشان، خطی و ژرف اندیش، همان ذهن خلاق و پرتخیل رنسانس بوده است و همان ذهن عقلایی عصر روشنگری، ذهن مخترع انقلاب صنعتی و حتی ذهن برانداز دوران نوگرایی. امروزه با تغییرات مدارهای مغزی_در اثر استفاده از اینترنت_این ذهن دیروز، جای خود را به ذهن غیر خطی و پردازشگر سطحی در آینده می دهد.

وضعیت حواس پرتی، وضعیت طبیعی مغز بشر است. تغییر سریع و مداوم تمرکز، برای بقای ما حیاتی بوده است. زیرا احتمال غافلگیر شدن توسط شکارچی یا نادیده گرفتن یک منبع غذایی دم دست را کاهش می داد. بنابراین در بخش اعظم تاریخ، مغز بشر غیرخطی بوده است. غرق شدن در صفحات کتاب، یک فرایند فکری غیرطبیعی بوده و پرورش چنین انضباط ذهنی، کار آسانی نبوده است. در این فعالیت قسمت های مختلف مغز درگیر می شوند: ترکیبی از تمرکز عمیق با رمز گشایی بسیار فعال و کار آمد متن و تفسیر معنا.

کتاب در مقام یک رسانه، مجموعه ای از ابزار جدید برای سازماندهی اطلاعات را هم عرضه کرد: فهرست ها، جداول، فرمول ها و دستورالعمل ها که به مرور تفکرمان را عمیق تر کرده است. رسانه های تأثیر گذار دیگری نیز در تاریخ بشر بوده اند؛ مثل نقشه و ساعت. نقشه، تفکر انتزاعی فضایی و ساعت، درک فردی از زمان را گسترش دادند. اخلاق ادبی ناشی از کتاب ژرف خوانی است که به سرعت به آبراهه جدیدی تغییر مسیر می دهد. اینترنت، رسانه ای نوین با عمومی ترین ماهیت است رسانه ای با انواع ابزارها از متن تا تصویر و صدا و نیز رسانه ای است دو سویه که استفاده کنندگان را به مشارکت فعالانه ترغیب می کند. اینترنت چند رسانه ای، با ترکیب اطلاعات از گونه های بسیار متفاوت روی صفحه نمایشی واحد و با قرار دادن لینک (ابر متن) محتوا را چند پاره تر می کند و تمرکز ما را بیشتر به هم می ریزد.

تاکنون هیچ رسانه ای نبوده که مثل اینترنت برای پرت کردن حواس برنامه ریزی شده و این کار را مصرانه انجام داده باشد. ده ها پژوهش صورت گرفته توسط روان شناسان، عصب زیست شناسان، مدرسان و طراحان وب، همگی به نتیجه مشابهی رسیده اند. وقتی آنلاین (برخط) می شویم، وارد محیطی شده ایم که تشویق به مطالعه سرسری، تفکر عجولانه و بی حواس و یادگیری سطحی می کند. اینترنت دقیقاً همان محرک های حسی و ادراکی ای را منتقل می کند که به طور اثبات شده ای باعث تغییر سریع و سخت مدارها و کارکردهای عصبی می شود: تکرار، شدت، تعامل و عادت. تعاملی بودن اینترنت ما را به موش های آزمایشگاهی بدل می کند که مدام اهرم هایی را می کشیم تا قرص های کوچکی از غذاهای فکری یا اجتماعی پاداش بگیریم.

اینترنت فقط برای این توجهمان را جلب می کند که حواسمان را پرت کند. بد آهنگی محرک های اینترنت، هم افکار آگاهانه و هم تفکرات خودآگاهانه را اتصال کوتاه می کند و جلوی ژرف اندیشی و خلاقیت را می گیرد. در نهایت مغز را بدل می کند به یک واحد پردازش علائم که اداره اطلاعات را بر عهده دارد؛ آنها را در خود آگاه گرد می آورد و بعد هم بیرون می فرستد. زمانی را که تاکنون وقف تعمق و تأمل آرام می کردیم حال به به پریدن از پیوندی به پیوند دیگر می دهیم. مغز هم نورون ها و سیناپس های بی مصرف شده را برای تخصیص کارهای مهم تر بازیافت می کند. در نتیجه مغز ما در معرض چنین اثر پذیری، بطور گسترده ای قالب گیری مجدد می شود.

تصاویر MRI نشان داده اند که در حین کتابخوانی فعالیت مغز در ناحیه هایی بیشتر است که به زبان، حافظه و پردازش تصویر مربوط هستند. در حالی که اینترنت گردی بیشتر نواحی پیش پیشانی مرتبط با تصمیم گیری و حل مسأله را فعال می کند. (خبر خوب اینکه وب گردی هم مثل حل جدول کلمات می تواند به هوشیار نگه داشتن ذهن افراد سالخورده کمک کند.) تغییر جهت منابع ذهنی ما از خواندن کلمات به سمت قضاوت کردن، به خصوص اگر به تناوب تکرار شود؛ ممکن است نامحسوس باشد (چرا که مغز بسیار سریع عمل می کند). اما ثابت شده است که این تغییر جهت توجه، مغز را از درک مطلب و یادسپاری باز میدارد.

Internet Brainعموماً گفته می شود که دو نوع حافظه (کوتاه مدت و بلندمدت)وجود دارد. ولی حافظه دیگری هم به نام حافظه کارگر وجود دارد که در انتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت دخیل است و بخش آگاهانه حافظه را تشکیل می دهد. عمق هوشمندی ما بر پاشنه تنیدن اطلاعات در طرح واره های مفهومی و انتقال از حافظه کارگر به بلند مدت می چرخد. برخلاف حافظه بلند مدت که ظرفیت بی کرانی دارد ،حافظه کارگر تنها مقدار کمی اطلاعات را می تواند در خود جای دهد (حداکثر دو تا چهار عنصر اطلاعاتی) در اینترنت جریان شدیدی از اطلاعات از چندین شیر مختلف وجود دارد. با توجه به ظرفیت محدود حافظه کارگر، تنها چند قطره از هر شیر و نه یک جریان منسجم از منبعی واحد را می توانیم به حافظه بسپاریم. اضافه بار اطلاعاتی به حواس پرتی می انجامد.

آزمایش ها نشان می دهند که وقتی به آستانه حافظه کارگر خود می رسیم تشخیص اطلاعات مربوط از نامربوط (سیگنال از پارازیت) برای ما دشوار می شود و بدل می شویم به مصرف کنندگان بی مغز داده ها. وقتی صحبت از فراهم کردن خوراک فکری برای ذهن مان است، قاعده ’هر چه بیشتر، بهتر‘ برقرار نیست. نکته اینجاست که اینترنت توسط آموزشگران و برای بهینه سازی یادگیری ساخته نشده است. اینترنت طبق طراحی اش، یک سیستم وقفه ساز است. ماشینی مجهز برای تقسیم توجه. وقفه های مکرر، افکارمان را پراکنده، حافظه مان را ضعیف و خودمان را عصبی و مضطرب می کند.

در سال ۲۰۰۶، “جیکوب نیلسن” طراح صفحات وب، دست به آزمایشی برای ردگیری چشم وب گردان زد. نیلسن دریافت که تقریباً هیچ یک از شرکت کنندگان، متن آنلاین را بصورت سنتی (خط به خط)_مثل مطالعه صفحه ای از کتاب_ نمیخوانند. بیشترشان انگار به سرعت سر شیر متن را می گرفتند و چشمشان با الگویی تا حدودی مشابه حرف F روی صفحه حرکت می دهند. در آغاز سرتا ته دو سه خط اول را از نظر می گذرانند، بعد چشمشان کمی پایین می آمد و چند خط دیگر را تقریبا تا نصف میخوانند. سپس میگذاشتند چشمشان به سرعت به سمت چپ پائین صفحه بلغزد. نیلسن در پاسخ به سوال آزمایش :”کاربران وب چطور مطالعه می کنند؟” پاسخ داد : “مطالعه نمی کنند.”

توانایی سطحی خوانی همان قدر ارزشمند است که ژرف خوانی؛ مثلاً وقتی لب کلام را می خواهیم به سرعت دریافت کنیم. ولی مشکل اینجاست که سطحی خوانی در حال تبدیل شدن به شیوه مسلط مطالعه است. “جوردن گرفمن” از موسسه ملی بیماری های عصب شناختی امریکا ,شرح می دهد که وقتی بر خطیم، جابه جایی مداوم توجه مان شاید مغزمان را در چند وظیفگی، حل سریع مسائل ساده _به خصوص تشخیص الگو در انبوهی از داده ها _چالاک تر کند. اما توانایی ژرف اندیشی، به یاد سپاری و خلاقیت مان را مختل می کند.

“کلیفورد نس “از دانشگاه استنفورد طی سلسله آزمایشاتی نشان داد که حواس وب گردان حرفه ای خیلی آسان تر با محرک های محیطی بی ربط پرت می شود و کنترل بسیار کمتری بر روی محتوای حافظه کارگرشان دارند. او می گوید: “وب گردهای حرفه ای، چند وظیفه های شدید بوده و مکندگان اطلاعات بی ربط هستند … وقتی چند کار را با هم به صورت بر خط انجام می دهیم، مغزمان را عادت می دهیم که به آت و آشغال توجه کند؛ عواقب چنین وضعی برای زندگی فکری مان می تواند کشنده باشد.” به نظر می رسد ارزشمندترین ثروتی که در پای اینترنت به عنوان یک رسانه همه منظوره قربانی می کنیم, اتصال های درون ذهن مان است.

پایان.

 

منبع : سایت علمی بیگ بنگ

نویسنده:حامد شهابی، دندانپزشک، علاقمند به علوم/ سایت علمی بیگ بنگ

برگرفته از کتاب “کم عمق ها” نوشته”نیکلاس کار”،مترجم: امیر سپهرام

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط shadi در تاریخ 1394/03/06 و 14:39 دقیقه ارسال شده است

بنده هم ضمن تشکرازشمابابت مطلب بسیارخوب وجذابی که ارسال نمودید،نظران کاربر hami راتایید مینمایم
متشکرم.عالی بود

این نظر توسط HAMI در تاریخ 1394/03/03 و 12:45 دقیقه ارسال شده است

باتشکرازشما
دردنیای کنونی،یعنی عصرارتباطات،بحث ثانیه ودقیقه هاست.
به نظربنده این بدنیست که مامروری برسایتهای علمی وتحقیقی داشته باشیم.مهم اینست که درکنارجذب اطلاعات لحظه ای ازاینترنت،مطالعه کتاب نیز دردستورکارهرروزه مان قرارداشته باشد.
یعنی درکنارمطالعه اینترنتی ،مطالعه خطی یاهمان کتابی نیزوجودداشته باشد.
گریزی نیست که مابه اینترنت وابسته هستیم،امابفرموده جنابعالی،باید درهرشرایطی،مطالعه کتابی نیزداشته باشیم.
ازشمابرای این مطلب خوب واساسی متشکرم
مرسی

این نظر توسط amir در تاریخ 1394/02/31 و 9:41 دقیقه ارسال شده است

خیلی خوب ودارای پیامهای معناداری بود.اینکه ما مطالعه خودرامحدودبه مقالات اینترنتی کرده ایم ،بسیار اسفباراست.
همیشه درکتاب های مولفین محترم،نکات وارزشمندی هایی هست که دراینترنت نمیشودیافت.
بسیارمطلب خوب ومفیدی بود
باتشکرازشما

این نظر توسط ghasemi در تاریخ 1394/02/28 و 14:37 دقیقه ارسال شده است

Kheili khoob bood.merci

این نظر توسط behrooz در تاریخ 1394/02/27 و 20:57 دقیقه ارسال شده است

باعرض سلام وتشکرازشما:
مطلبتان بسیارخوب بود.هرچندبابخشی ازاین متن (اینترنت فقط برای این توجهمان را جلب می کند که حواسمان را پرت کند)یااینکه (تاکنون هیچ رسانه ای نبوده که مثل اینترنت برای پرت کردن حواس برنامه ریزی شده و این کار را مصرانه انجام داده باشد)موافق نیستم،اما درکل مطلبی مفید ،قابل تامل،و واقعیتی تلخ است.
اطلاعاتی که درمطلب بود،بسیارعالی وکارامد ومبین این نکته است که باید مطالعه کتابی رابرمطالعه اینترنتی غلبه بخشیم .
ازمطلب بسیارخوبتان ممنون ومتشکرم

این نظر توسط hamed pazooki در تاریخ 1394/02/27 و 11:33 دقیقه ارسال شده است

واقعا همینطوراست .
اکنون که این مطلب راخواندم بیشترمتوجه میشوم که این پژوهش،درست است وخودمن هم قربانی این پدیده هستم وخواندن این مطلب کمک بسیارخوبی بودکه هرچه زودتر مطالعه کتابی راجایگزین مطالعه ایمترنتی نمایم
ازشمابرای این مطلب جالب وخوب وآموزنده سپاسگزارم


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 363
  • کل نظرات : 1138
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 32
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 118
  • بازدید امروز : 39
  • باردید دیروز : 663
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 39
  • بازدید ماه : 4,405
  • بازدید سال : 21,311
  • بازدید کلی : 454,072