انتشار این اوراق یکی از راههای تامین منابع مالی برای پروژه های بزرگ اقتصادی می باشد . به عنوان مثال ، فرض کنید شرکت یا نهادی ( اعم از دولتی یا خصوصی ) برای اجرای یک پروژه نیاز به سرمایه گذاری معادل پانصد میلیارد تومان داشته باشد . یک حالت اینست که مجری پروژه ( همان شرکت یا نهاد ) ، این مبلغ را از محل منابع مالی در اختیار خود تهیه می کند و در نتیجه ، به " بازار " برای تامین مالی وجوه مورد نیاز خود مراجعه نمی کند . اگر منابع مالی داخلی مجری ، تکافوی تامین این مبلغ ( پانصد میلیارد تومان ) را نداشته باشد ، یکی از راههای تامین مالی مبالغ مورد نیاز ، منابع حاصل از انتشار اوراق مشارکت است . در این حالت ، مجری پروژه با اخذ مجوزهای لازم ( که بعداً توضیح خواهم داد ) با یک بانک به عنوان بانک عامل ( عامل توزیع اوراق مشارکت و فروش آنها به مردم و سرمایه گذاران ) برای انتشار اوراق مشارکت هماهنگ می کند . اوراق مشارکت باید بخشی از منابع مالی پروژه را تشکیل دهد و نمی تواند کل منابع را تامین کند ( زیرا همان گونه که از نام این اوراق برمی آید ، این اوراق برای " مشارکت " طراحی می شود و نه تامین کل منابع ) . تراز معمول برای اوراق مشارکت ، تامین حداکثر تا هفتاد یا هشتاد درصد منابع مالی پروژه است و در نتیجه ، مجری موظف است حداقل بیست تا سی درصد منابع لازم برای پروژه را از محل منابع داخلی خود یا سایر منابع ( جدا از اوراق مشارکت ) تامین نماید . مجری پروژه ( که ناشر اوراق مشارکت نامیده می شود ) نسبت به اخذ مجوز انتشار ، چاپ اوراق و تحویل آنها به واحدهای ذیربط در بانک عامل اقدام می نماید و بانک عامل ، وظیفه توزیع اوراق میان شعب مختلف خود در تهران و سایر شهرها ( متناسب با احتمال فروش در هر شهر ) و فروش این اوراق در شعب خود را دارد . ذکر چند نکته در مورد اوراق مشارکت مفید است :
1 – اوراق مشارکت یکی از راههای تامین مالی پروژه های " بزرگ " از طریق جمع آوری وجوه " کوچک " است بدین ترتیب که جدا از سرمایه گذاران عمده که مبالغ زیادی از اوراق را یکجا خریداری می کنند ( که تعداد محدودی را شامل می شوند و به آنها خریداران بلوکی گفته می شود ) ، معمولاً مردم عادی با وجوه کوچک ( برای مثال ، دویست هزار تومان ، یک میلیون تومان و ... ) نسبت به خرید اوراق مشارکت در شعب بانک اقدام می کنند و با فروش اوراق بدین نحو ، وجوه توسط بانک در حساب خاصی متمرکز و با طی مراحل خاصی ، در اختیار مجری پروژه ( ناشر ) قرار می گیرد .
2 – اگر تمامی اوراق مشارکت ظرف مهلت تعیین شده ( معمولاً 5 یا 6 روز کاری ) به فروش نرسد ، اوراق باقیمانده باید طی تشریفاتی که به آن " تشریفات امحا " گویند ، توسط کمیسیون امحا متشکل از نمایندگان بانک عامل ، نمایندگان ناشر و نمایندگان نهاد ناظر سوزانده شده و صورتجلسه شود .
3 - در ایران و کشورهای اسلامی ، اوراق مشارکت جایگزین اوراق قرضه شده است به طوری که اوراق قرضه ، ماهیت ربوی داشته و " سود اوراق قرضه به خاطر پول داده می شود " در حالی که " سود اوراق مشارکت به دلیل سهیم شدن در پروژه داده می شود " و می دانیم که در شرع مقدس اسلام ، برای اعطای پول نمی توان سود دریافت کرد بلکه پوبل باید موضوع مشارکت در پروژه خاصی داشته باشد . به همین دلیل ، اغلب شنیده یا دیده ایم که اوراق مشارکت با سود " علی الحساب " ( همانند سپرده های سرمایه گذاری معمولی در بانکها که آنها نیز با سود علی الحساب مواجه هستند ) توزیع می شود .
4 - اوراق مشارکت معمولاً به صورت سه ساله تا پنج ساله منتشر می شوند که به آن ، " دوره مشارکت " گفته می شود . در پایان دوره مشارکت ، ناشر موظف است با محاسبه سود قطعی پروژه ، " مابه التفاوت سود قطعی و علی الحساب " را به دارندگان اوراق مشارکت پرداخت نماید . برای مثال ، اگر اوراق مشارکت با سود علی الحساب سالانه 20 درصد توزیع شده باشد و در پایان دوره مشارکت ، سود قطعی پروژه معادل 22 درصد محاسبه شود ، معادل 2 درصد سود اضافه به عنوان مابه التفاوت سود علی الحساب و سود قطعی باید به دارندگان اوراق مشارکت اعطا شود ( یعنی دو درصد در هر سال و 6 درصد برای دوره مشارکت سه ساله یا 8 درصد برای دوره مشارکت چهار ساله ) . در صورت سود قطعی کمتر از سود علی الحساب ( برای مثال ، میزان سود قطعی معادل 17 درصد در مثال ما ) ، زیانی متوجه دارندگان اوراق مشارکت نخواهد بود و آنها کماکان با سود قطعی 20 درصد مواجه خواهند بود .
5 – برای اطمینان از صحت عملیات اجرایی ناشر ( مجری ) در طول طرح جهت رعایت منافع دارندگان اوراق مشارکت ( زیرا دارندگان اوراق مشارکت پس از خرید اوراق ، امکان هیچ گونه نظارتی بر فعالیتهای مجری ندارند تا از حفظ منافع خود مطمئن شوند ) ، نهادی به نام " امین اوراق " که معمولاً از میان شرکتها و موسسات حسابرسی تعییین می شود ، برای نظارت بر عملیات اجرایی ، صحت معاملات و تعیین سود قطعی پروژه تعیین می شود که طبق قراردادی مشخص ، وظیفه نظارت بر اوراق مشارکت ( به نمایندگی از خریداران اوراق مشارکت ) تا حصول محاسبات سود قطعی را برعهده دارد .
6 – برای شهرداریها و دستگاههای اجرایی دولتی ، نهاد صادر کننده مجوز انتشار ، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و برای مجریان ( ناشرین ) خصوصی ، سازمان بورس و اوراق بهادار است . سقف کل اوراق مشارکت قابل انتشار توسط دولت و شهرداریها برای هر سال ، توسط شورای پول و اعتبار تعیین و در بودجه سنواتی کل کشور لحاظ خواهد شد ( برای مثال ، در قانون بودجه سال جاری کل کشور ، مبلغ 15000 میلیارد تومان برای دستگاههای دولتی و مبلغ 8600 میلیارد تومان برایشهرداریها اجازه انتشار اوراق مشارکت در نظر گرفته شده است ) .
7 – با خرید هر ورقه اوراق مشارکت ( مثلاً قطعات دویست هزار تومانی ، پانصد هزار تومانی یا یک میلیون تومانی ) ، چند قطعه کوپن برای پرداخت سودهای علی الحساب در زمانهای تعیین شده ( مثلاً سه ماهه ) نیز به خریداران اوراق مشارکت ارائه می شود تا آنها با حفظ اصل برگه اوراق مشارکت ، بتوانند در زمانهای مشخص به بانک مراجعه و با ارائه کوپن با سررسید مربوطه ، سود علی الحساب خود را نقداً دریافت دارند . برای مثال ، برای قطعه یک میلیون تومانی اوراق مشارکت با سود علی الحساب سالانه بیست درصد با سررسید سود علی الحساب سه ماهه و دوره مشارکت سه ساله ، تعداد 12 قطعه کوپن ( سه ساله و هر کوپن به صورت چهار زمان سه ماهه ، مجموعاً 12 قطعه کوپن ) ارائه می شود . خریدار اوراق در سه ماهه اول ( مثلاً در تاریخ بیستم مردادماه اگر اوراق در تاریخ بیستم اردیبهشت ماه منتشر شده باشد ) می تواند با ارائه اولین کوپن خود به یکی از شعب بانک عامل ( ضرورتی ندارد به همان شعبه ای که اوراق را از آن خریده است مراجعه کند ) ، معادل 5 درصد سود خود را دریافت خواهد کرد ( پنج درصد در واقع یک چهارم بیست درصد است برای آن که سه ماه نیز یک چهارم سال است و بیست درصد سود علی الحساب برای یک سال محاسبه شده است و سهم سه ماه ، یک چهارم آن یعنی پنج درصد خواهد بود ) یعنی مبلغ پنجاه هزار تومان در هر سه ماه به ازای هر یک میلیون تومان دریافت خواهد کرد .
8 – اوراق مشارکت معمولاً بی نام هستند و بانک عامل سودهای علی الحساب ، سود قطعی و اصل وجوه اوراق مشارکت را به آخرین دارنده آن ( بدون احراز و قطعیت مالکیت فرد بر اوراق مشارکت ) پرداخت می کند . در صورتی که اوراق مشارکت بانام باشد ، احراز مالکیت فرد بر اوراق لازم می باشد . اوراق مشارکت بی نام معمولاً برای خریداران یک مزیت تلقی می شود چرا که به راحتی و بدون طی تشریفات خاصی ، قابل نقل و انتقال به دیگران و ارائه به بانک عامل هستند .
9 – از آنجا که سود علی الحساب اوراق مشارکت مجریان و ناشران مختلف معمولاً بر اساس ابلاغیه های مربوطه یکسان است ، خریداران به خرید اوراق مشارکتی تمایل بیشتری دارند که امکان سودآوری قطعی بیشتری در پایان دوره مشارکت داشته باشند ( چرا که تمامی اوراق مشارکت منتشره در بازار ، دارای سود علی الحساب یکسان هستند ) که این نیز به میزان آشنایی خریداران با ناشرین مختلف یا عملکرد قبلی ناشران در دوره های قبل باز می گردد .
همان گونه که در مطلب " بازار و نظریه بازار در اقتصاد " عرض شد ، اوراق مشارکت یکی از " ابزارهای " مالی برای تامین مالی پروژه ها می باشد و هر ساله ، دستگاههای دولتی و شهرداریها بخش قابل توجهی از نیاز مالی پروژه های خود را از این طریق تهیه می کنند . در سالهای اخیر ، مفهوم دیگری که انطباق بیشتری با اصول شریعت ( مبانی اقتصاد اسلامی ) دارد نیز وارد بازارهای مالی ایران شده است که " اوراق صکوک " ( به ضم صاد که جمع صک به فتح صاد به معنای چک است ) نامیده می شود و تا کنون بیش از ششصد میلیارد تومان توسط این ابزار مالی در کشور برای پروژه های مختلف تامین مالی شده و میزان انتشار آن در کشورهای اسلامی به حدود یکصد میلیارد دلار رسیده است .
به هر حال ، اوراق مشارکت ، اوراق صکوک ، صندوقهای سرمایه گذاری ، سهام شرکتها و ... که مجموعاً ابزارها و نهادهای مالی نامیده می شوند ، در واقع " شکلهای مختلف یا بهانه های مختلف برای جمع آوری وجوه در دست مردم و هدایت آنها به سوی پروژه های سرمایه گذاری بزرگ " هستند و مجری یا ناشری در این زمینه موفقتر است که به صورت حرفه ای تر بتواند به انتشار ، فروش و استفاده از منابع حاصل از انتشار اوراق مشارکت اقدام نماید چرا که در این زمینه ، اصول و مفاهیم بسیاری ( مانند تعهد پذیره نویسی ، بازارگردانی ، بازارهای اولیه و ثانویه ، امیدنامه ، ریسکهای پروژه ای و ... ) وجود دارد که رفتار حرفه ای در مورد هر یک ، میزان موفقیت انتشار و فروش اوراق مشارکت را موجب می شود .